صفحه محصول - تحقیق کامل در مورد اختلال تصویر بدنی در زنان

تحقیق کامل در مورد اختلال تصویر بدنی در زنان (docx) 44 صفحه


دسته بندی : تحقیق

نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحات: 44 صفحه

قسمتی از متن Word (.docx) :

دانشکده ی علوم تربیتی و روانشناسی رشتهی روانشناسی بالینی به کوشش مریم رضایی فهرست مطالب 2-1-مقدمه14 2-2-1-تصویر بدنی14 2-2-1-1-رویکردهای نظری به تصویر بدنی15 2-2-1-1-1-نظریه های اجتماعی – فرهنگی16 2-2-1-1-2- نظریه های فمینیستی و شیء انگاری17 2-2-1-1-3- نظریه تعاملی نگری نمادین19 2-2-1-1-4- نظریه مقایسه اجتماعی21 2-2-1-1-5- نظریه خود ناهمخوانی22 منابع و مآخذ منابع فارسی منابع انگلیسی تصویر بدنی تصویر بدنی به عنوان تجسم های درونی از جنبه های ظاهری بدن تعریف شده است (تامپسون و همکاران، 1999؛ به نقل از راتل، 2004؛ به نقل سیرز، 2007). طبق نظر کش و پروزینسکی (1990) تصویر بدنی یک ساختار چند بعدی است که به طور گسترده ای توصیف کننده تجسم های درونی و ذهنی از ظاهر فیزیکی و تجربه بدنی است. سیمپلای (2000) معتقد است که تصویر بدنی بیانگر نگرش شخص درباره بدنش است. تصویر بدنی ظاهر واقعی ما یا این که چطور برای دیگران به نظر میرسیم نیست، بلکه دیدگاه درونی خودمان از این که چگونه به نظر می رسیم ، این که ما فکر می کنیم چطور به نظر دیگران می رسیم و این که چه احساسی درباره دید خودمان داریم، است (تامپسون و همکاران 2002). مفهوم تصویر بدنی ثابت نیست و تعریف فرد از تصویر بدنی آرمانی اش در سراسر عمر تغییر می کند. این نگرش ها تحت تاثیر دامنه ای از متغیرها مانند بازنمایی رسانه ها، رسوم فرهنگی و نگرش های دوستان تغییر شکل می یابد (آسپورت، 2001). این تغییر دیدگاه ها معمولا با تغییر احساسات و افکار همراه است و حتی ممکن است در موقعیت های مشخص رفتار را تغییر دهد. طبق نظر تامپسون و همکاران (2002) یک مدل پیوستاری بهترین شیوه برای مفهوم سازی تصویر بدنی است. یک اختلال اختصاصی ممکن است شکل های بسیاری به خود بگیرد به صورت ادراکی، ذهنی(شناختی یا عاطفی) و رفتاری (تامپسون 1996؛ به نقل از سیرز، 2007). عنصر ادراکی تصویر بدنی مختل شده یک برآورد افراطی اندازه بدن است، عنصر شناختی ممکن است شامل انتظار غیرواقعی برای یک ویژگی ظاهری مشخص باشد، عنصر عاطفی اشاره به احساسات درماندگی و اضطراب درباره ظاهر شخص دارد و جنبه رفتاری نشان دهنده اجتناب از موقعیت هایی است که ارزیابی تصویر بدنی را راه اندازی می کنند (تامپسون و همکاران، 2002). 2-2-1-1رویکردهای نظری به تصویر بدنی اگرچه شواهد فراوانی در تایید نظریه های کوچک مانند نظریه مقایسه اجتماعی در مورد تصویر بدنی وجود دارد ( لین و کویلیک 2002؛ موریسون، کالین و موریسون، 2004) مبانی نظری این مفهوم همچنان ضعیف توصیف شده اند (پولیوی و هرمان، 2002). تصویر بدنی به عنوان یک ساختار چند بعدی می تواند نظریه های زیادی را برای تبیین نارضایتی بدنی به خدمت بگیرد. نظریه ها در حوزه تصویر بدنی به طور کلی در امتداد نظریه های ادراکی و نظریه های ذهنی مطرح می شوند. نظریه های ادراکی اختلال های تصویر بدنی صحت و درستی ارزیابی شخص از خود را بررسی می کنند، این جنبه تصویر بدنی اغلب بر حسب اختلال های خوردن مورد بحث قرار می گیرد زیرا بدن ادراک شده شخص به صورت کوچکتر یا بزرگتر از اندازه واقعی اش به عنوان یک معیار تشخیصی در این اختلال به کار می رود (هاینبرگ، 1996؛ به نقل از سیرز، 2007). نظریه های ذهنی رضایت از بدن یا بخش های خاصی از بدن را توصیف می کنند یا به بررسی اختلال های ذهنی می پردازند. دسته اول بیشتر در جمعیت های غیربالینی و دسته دوم در جمعیت های بالینی مورد استفاده قرار می گیرند. نظریه هایی که اختلال های ذهنی را تبیین می کنند به نظریه های تحولی و اجتماعی – فرهنگی تقسیم می شوند (هاینبرگ، 1996). نظریه های تحولی بر نقش مهم دوران کودکی و نوجوانی در اختلال تصویر بدنی مربوط به سنین بزرگسالی تاکید می کنند، نظریه های اجتماعی – فرهنگی تاثیر آرمان های اجتماعی – فرهنگی معمول ، انتظارات و تجربه ها را در علت شناسی و تداوم اختلال تصویر بدنی بررسی می کنند . این نظریه ها شامل: 1) آرمان های اجتماعی – فرهنگی یا فرهنگ لاغری2) نظریه های فمنیستی و جامعه پذیری نقش جنسیتی3) اختلاف از خودآرمانی و مقایسه اجتماعی می باشد (تامپسون 1996؛ به نقل از سیرز، 2007). هر دو دسته نظریه های تحولی و اجتماعی– فرهنگی ممکن است در تبیین نارضایتی تصویر بدنی مورد استفاده قرار گیرند. در زیر به چند نظریه مهم و مطرح در این حیطه پرداخته می شود. 2-2-1-1-1-نظریه های اجتماعی – فرهنگی نظریه اجتماعی – فرهنگی معتقد است که نارضایتی زنان از ظاهر فیزیکی شان به عوامل زیر مربوط می شود: 1) آرمان های لاغری که در جوامع غربی ترویج می شوند و در نظریه فرهنگ لاغری به آن پرداخته می شود 2) تمایل زنان برای پذیرفتن بدن به عنوان شی به جای بدن به عنوان فرایند که تحت عنوان نظریه شی انگاری شرح داده خواهد شد 3) پیش فرض لاغری خوب است که بر پاداش های جذاب بودن (لاغری) و هزینه های غیر جذاب بودن (چاقی) تاکید دارد. باید ذکر شود که آرمان های لاغری و فرضیه لاغری خوب است دو چیز متمایز را نشان می دهند، اولی بر ظاهر جسمی آرمانی به ویژه یک بدن لاغر برای زنان دلالت دارد. دومی بر فواید حاصل از ظاهر آرمانی به ویژه مزیت هایی که زنها معتقدند به عنوان کارکرد لاغری به دست می آو.رند دلالت دارند. هنجارهای زیبایی زنانه در فرهنگ غربی در دوره های مختلف متفاوت بوده اند. آرمان های زنانگی فعلی بر یک بدن باریک تاکید می کنند ، برای نمونه مدل های مجله های 20 سال قبل 8% کمتر از متوسط وزن داشتند، امروزه مدل های مجله ها 23% کمتر از متوسط وزن دارند. تصویرها قالبی از بدن های زنان و مردان آرمانی مدام در تلویزیون ارائه می شوند. و افراد جامعه با استفاده از این معیارها درباره خودشان قضاوت می کنند (آسپورت، 2001؛ به نقل از قاسمی، 1388). شباهت های میان بدن های آرمانی و بدن خود شخص ستایش می شود و تفاوت ها غیر جذاب محسوب می شوند. یک تصویر بدنی منفی می تواند هنگامی که ادراک خود تا حدی زیاد از آرمان ها فاصله دارد رخ بدهد. زنان جوان در جوامع غربی اغلب با تصویر های غیرواقعی زن بر حسب شکل و اندازه بدن روبرو می شوند. مقداری که یک شخص از نظر شناختی با این آرمان های اجتماعی جذابیت درگیر می شود و به رفتارهایی که موجب نزدیک شدن به آنها می شود می پردازد درونی سازی آرمان لاغری نامیده می شود. درونی سازی آرمان های لاغری به طور مجازی برای اغلب زنان غیر قابل دسترس هستند (تامپسون و همکاران، 2002). این تصاویر معیارهایی را برای بدن وضع می کنند که زنان آرزو می کنند آن گونه باشند، در نتیجه هشداری می شود برای زنان جوان که رژیم بگیرند. بسیاری از زنان هم اکنون یک برنامه رژیمی دارند حتی زنانی که وزن بهنجار دارند خودشان را خیلی سنگین می دانند و به دنبال دستیابی به این آرمان هستند. 2-2-1-1-2- نظریه های فمینیستی و شیء انگاری نظریه های فمینیستی بر نقشی که هنجارهای فرهنگی و انتظارات جنسیتی در شکل گیری تصویر بدنی بازی می کنند، تاکید می ورزند (پولیوی و هرمن، 2004؛ گیلبرت و تامپسون، 1996؛ به نقل از سیرز، 2007). تاثیر این متغیرها به ویژه بر زندگی دختران و زنان جوان که در حال ساختن و بازسازی و رشد هویت هستند و از طرفی رشد فیزیکی / جنسی را تجربه می کنند بیشتر است (بومبری، 1997؛ تورن و لوریا، 1999؛ به نقل از سیرز، 2007). یکی از نظریه های خاص فمینیستی که نارضایتی بدنی را در بافت فرهنگی می بیند نظریه شی انگاری است. فردریکسون و روبرت (1997) نظریه شی انگاری را به عنوان تبیینی برای نارضایتی تصویر بدنی و اهمیت ظاهر برای زنان مطرح کردند. آنها مدعی شدند که زنان و دختران براساس معیارهای اجتماعی می آموزند که خودشان را بر مبنای ظاهر فیزیکی شان ارزیابی کنند. معیارهایی که دیگران برای قضاوت برای آنها به کار می بندند. بر مبنای این نظریه بعضی از تاثیرات اجتماعی – فرهنگی زنان را به سمت شی انگاری سوق می دهند. آرمان های اجتماعی که به اهمیت ظاهر زنانه توجه می کنند و این تمایل در فرهنگ غربی که زن باید به عنوان یک شی در نظر گرفته شود نه به عنوان یک وسیله کارکردی (استرلان، مهافی و تیگمن، 2003؛ به نقل از هافشیر، 2003). نمونه هایی از این تاثیرات محسوب می شوند. فردریکسون و روبرتس معتقدند که برنامه های رسانه ها از قدرتمندترین انتقال دهنده های پیام های شی انگاری هستند. نوع بدن باریک که توسط رسانه ها تبلیغ می شود ممکن است برای زنان معیاری آرمانی فراهم کند هم به این خاطر که خیلی بر آن تاکید می شود و هم به این خاطر که به صورت مثبت تقویت می شود (فوتس و بورگراف، 2000؛ به نقل از هافشیر، 2003). فردریکسون و روبرت مطرح کردند که سیستم های گسترده ای از پاداش و تنبیه در فرهنگ ا وجود دارند که بر زیبا بودن فیزیکی و لاغری به عنوان معیاری برای جذابیت تاکید می کنند. به خاطر شیوع شیء انگاری جنسی در فرهنگ آمریکا زنان به این سمت می روند که به بدن خود به عنوان یک شی بنگرند که بیش از هر چیز بر مبنای ظاهر فیزیکی ارزش گذاری می شود ، این دیدگاه نسبت به خود باعث می شود افراد خودشان را به جای صفات درونی مانند هوش و ویژگی های شخصیتی طبق ویژگی های بیرونی توصیف کنند. تحقیقات تجربی با این اظهارات مطابقت دارند، برای مثال نشان داده شده که رضایت تصویر بدنی به طور مثبت با حس زنان از خود رابطه دارد (پولیوی ، هرمن و پلیتر، 1990 به نقل از هافشیر، 2003). مطالعاتی که درباره عوامل موثر بر خود ارزشمندی دختران انجام شده نیز نشان داده اند که ظاهر فیزیکی مهمتر از عواملی مثل موفقیت تحصیلی یا ورزشی است ( هاتر، 1987؛ به نقل از هافشیر 2003). خود شیءانگاری ممکن است حاد یا گذرا باشد. شکل گذراتر، "خود شی انگاری حالتی" نامیده می شود که بافتار محور است و مبنای این تصور که در موقعیت های خاص ظاهر فیزیکی برجسته و مهم می شود (برای مثال بودن درگروهی که متشکل از هر دو جنس است). در چنین موقعیت هایی خود شی انگاری فعال می شود زیرا افراد هوشیاری بالاتری در مورد تمرکز دیگران بر ظاهرشان دارند. تجمع چنین تجربه هایی ممکن است به "خود شی انگاری صفتی" منجر شود، که عبارت است از تمایل مزمن برای کنترل کردن ظاهر خود به خاطر نگرانی از این که دیگران از آن به عنوان اساسی برای ارزیابی استفاده می کنند. خود شی انگاری گستره ای از نتایج منفی را به همراه دارد، یک پیامد فوری آن دلمشغولی عادتی به ظاهر خود است (فردریکسون و روبرتس، 1998؛ به نقل از هافشیر، 2003). این تمرکز بر ظاهر می تواند مشکل آفرین باشد، برای نمونه فردریکسون و روبرتس (1998) دریافتند که خود شی انگاری با مشکلات سلامت روانی و فیزیکی مانند شرمساری بدنی، افسردگی و اضطراب ظاهر و اختلال های خوردن همراه است. 2-2-1-1-3- نظریه تعاملی نگری نمادین مولفه های اصلی تعاملی نگری نمادین عبارتند از : 1) موجودات انسانی چه فردی و چه جمعی از تجربه ها معانی را می سازند که به آنها کمک می کند احساسی از دنیای خود پیدا می کنند. 2) معانی که موجودات انسانی خلق می کنند به بافتار و موقعیتی وابسته است که در آن تجربه داشته اند 3) این معنادارسازی، رفتارها را شکل می دهد، افرادی که در بافتار اجتماعی متولد شده اند به صورت رفتاری، بین شخصی و ذهنی (نمادین) با هم تعامل خواهند داشت (استریکر و وریان، 2003؛ وایت و کیلن، 2002 ؛ به نقل از لایچتی، 2007). این مولفه ها اهمیت بافتار خانواده، روابط، ادراک و تفسیرهای ذهنی را در پیدایش اختلال تصویر بدنی در بین نوجوانان برجسته می کند. تحقیقات تصویر بدنی که از نظریه تعاملی نگری نمادین استفاده کرده اند نشان داده اند که ساختار روابط و حمایت اجتماعی بر چگونگی معنادارسازی اسنادها تاثیر می گذارند، این معنادارسازی هم به نوبه خود تصویر بدنی، مهار شخصیو کارکرد روانی – اجتماعی را پیش بینی می کند (فایف، 1995؛ به نقل از لایچتی، 2007). مفاهیم عملی سازی نقش،تعریف موقعیت و شایستگی بین شخصی از مفاهیم اصلی نظریه تعامل نگری هستند (بار، لای، کونستانتین 1979؛ به نقل از لایچتی، 2007). عملی سازی نقش اشاره به رفتارهایی دارد که تقاضاها یا درخواست های نقش را اجرا می کنند و تبیین های نظری برای تظاهرات جنسیتی یا رفتارهایی همراه با انتظارات قالبی زنانه که در بین دختران و زنان جوان رواج دارد فراهم می سازد. تعریف موقعیت وقتی است که یک شخص موقعیتی را به صورت واقعی تعریف می کند که نتایج اش نیز واقعی است، براساس این مفهوم، باید انتظار داشت باشیم بفهمیم چطور دختران معتقدند که چاق اند، و بدون توجه به وزن واقعی شان در رفتارهای کنترل و کاهش وزن درگیر می شوند. مفهوم شایستگی بین شخصی در چارچوب تعامل نمادین این است که با گنجینه بزرگتر مهارت های نقش و پیچیدگی بیشتر مفهوم خود شایستگی بین شخصی بیشتر می شود. بر مبنای این پیشنهاد ما انتظار داریم که چطور دخترانی که حس بهتری از نیروی زیستی یا فیزیکی و حرمت خود بالا دارند، شایستگی بین شخصی بیشتری دارند و بنابراین کمتر مستعد اختلال تصویر بدنی و رفتارهای کاهش وزن هستند. 2-2-1-1-4- نظریه مقایسه اجتماعی نظریه مقایسه اجتماعی فستینگر (1954) بیان می کند 1) افراد تمایل فطری برای ارزیابی عقاید و توانایی های خود دارند 2) در غیاب معیارهای ذهنی و غیراجتماعی ، افراد درگیر مقایسه اجتماعی می شوند (برای مثال عقاید و توانایی های شان را با عقاید و توانایی های افراد دیگر مقایسه می کنند) و 3) هرگاه ممکن باشد مقایسه اجتماعی با افراد مشابه صورت می گیرد. بعد از معرفی نظریه مقایسه اجتماعی، این نظریه به دفعات مورد تجدید نظر قرار گرفته است. نخست این که هم اکنون شناخته شده است که مقایسه بدون جستجو رخ نمی دهند و ممکن است مقایسه با شخصی صورت می گیرد که شبیه خود فرد نیست (مارتین و کندی، 1993؛ به نقل از موریسون و همکاران، 2004)، ثانیاً این که مقایسه ممکن است درباره ابعادی مانند ظاهر فیزیکی و عادات خوردن رخ بدهد (ویلر و ماراک 1992 به نقل از موریسون و همکاران 2004). آشکار است که نتایج عاطفی فرایند مقایسه اجتماعی تحت تاثیر جهت مقایسه ( برای مثال این که مقایسه رو به بالا باشد یا مقایسه رو به پایین) و ویژگی های هدف ( اینکه اجتماعی باشد یا اختصاصی ) قرار می گیرد. این عقیده وجود دارد که مقایسه های رو به پایین (مقایسه خود با شخصی که در بعضی ابعاد مورد علاقه بدتر است) بهزیستی روانی فرد را افزایش می دهد، در صورتی که مقایسه های رو به بالا( برای مثال مقایسه خود با شخصی که در بعضی ایعاد مورد علاقه بهتر است) بهزیتستی روانی فرد را کاهش می دهد (ویلر و ماراک 1992؛ به نقل از موریسون و همکاران،2004). به علاوه اهداف مقایسه اجتماعی (برای مثال منابع متفاوت تاثیرگذار مانند رسانه ها ) نسبت به اهداف اختصاصی (برای مثال اهداف اختصاصی تر مانند دوستان و خانواده) فشار بیشتری برای رسیدن به معیارهای آرمانی جذابیت فراهم می کنند. تحقیقات نشان داده اند مقایسه اجتماعی درباره ابعاد ظاهر فیزیکی غالبا مقایسه رو به بالا است(ویلر ومایاک 1992 به نقل از موریسون و همکاران2004) و این چنین مقایسه هایی معمولا منجر به کاهش خود پنداره جذابیت در فرد می شود. مارتین و کندی (1993) و ریچنز (1991) دریافتند که تمایل برای مقایسه ظاهر فیزیکی خود با مدل های تبلیغاتی مجله ها به طور منفی یا جذابیت شخصی ادرک شده پایین تر همراه است. 2-2-1-1-5- نظریه خود ناهمخوانی دیدگاه اجتماعی – فرهنگی به دنبال این است که بفهمد چطور ارزش های فرهنگی گسترده می توانند بر نگرش ها و رفتارهای افراد تاثیر بگذارند (جکسون، 2002؛ به نقل از نیبورز و سویال، 2007). تفکر اجتماعی – فرهنگی نشان می دهد که معیارهای فعلی جذابیت تاکید زیادی بر اهمیت اندازه و چاقی بدن می کند. نظریه خود ناهمخوانی که انشعابی از دیدگاه اجتماعی – فرهنگی است توسط هیگینز مطرح شد، وی معتقد است که افراد خود واقعی شان را با استانداردهای ارزشی خود یعنی خودبایدی (تجسم نگرش هایی که دوست دارند به آن برسند) مقایسه می کنند (هیگینز، 1987؛ به نقل از نیبورز و سویال، 2007). هیگنز بیان کرد که اگر بین ادراک از آن چیزی که ما هستیم ( برای مثال تصویر بدنی واقعی) و دیدگاه آرمانی ما یا بین خود واقعی و خود بایدیمان ناهمخوانی وجود داشته باشد احساس نارضایتی و ناکامی در ما به وجود می آید (سندز، 1999)، بنابراین افراد برانگیخته می شوند تا ناهماهنگی بین خود پنداره واقعی و معیارهای درونی شده در موردارزش خود را کم کنند، انحراف از استانداردها می تواند به حالت های هیجانی منفی منتهی شوند و درماندگی هیجانی را افزایش دهد، این درماندگی خود واقعی را برای نزدیک شدن به استانداردها تحت تاثیر قرار می دهد. نظریه خود ناهمخوانی با اسنادهای جسمی شامل شکل و وزن بدن بکار می رود و نشان می دهد که افراد برای بدست آوردن ویژگی های آرمانی جذابیت جسمی تلاش زیادی می کنند. 2-3- پژوهش های پیشین اختلالات تغذیه یکی از عوامل نگران کننده سلامت عمومی است که از دهه 1970 نرخ آن به سرعت رو به افزایش است (هوک و هوکن،2003). این اختلالات سومین علت بیماری در جمعیت جوان پس از چاقی و آسم را تشکیل می دهند، 8 میلیون نفر در ایالات متحده از اختلالات خوردن رنج می برند (فرتیناش و هلدی،2004). در یک بررسی در نوجوانان دختر ایتالیایی،2/0 درصد بی اشتهایی عصبی، 3/2 درصد پر اشتهایی عصبی، 8/3 درصد سندروم ناقص و 7/10 درصد موارد تحت بالینی داشتند. هم چنین یوسف موسی و همکاران(2010) بر روی نمونه ای 432 نفر از نوجوانان دختر جردنی در سن 10-16 از مدرسه عمومی و خصوصی نشان دادند که یک سوم از شرکت کنندگان اختلال خوردن داشتند (شامل بولومیا نروسیا 6/0%، اختلال پر خوری 8/1% و اختلالات خوردن که به صورت خاص مشخص شده 31% و اختلال آنورکسیا نروسیا یافت نشد). در ایران نیز نوبخت و دژکام (2000) بر اساس مطالعات همه گیر شناسی که در دانش آموزان دختر سال دوم دبیرستان شهر تهران انجام داد، 9/0 درصد بی اشتهایی عصبی، 23/3 درصد پر اشتهایی روانی، و 63/6 درصد سندروم خفیف اختلال خوردن را گزارش نمودند. هم چنین ذاکرنژاد در مطالعه ای بر روی دختران دانشجو نشان داد که از میان دانشجویان نمونه 9/3 درصد دارای نگرانی در مورد وزن و رژیم غذایی، 8/2 درصد دارای بازداری تغذیه، 8/2 نیز دارای پر خوری بودند (ذاکرنژاد،1378).این دسته از اختلالات، عوارض تغذیه ای و روانی متعددی دارد (گلدن، 2003؛ به نقل از عسگری و همکاران،1389). اختلالات تغذیه ای امروزه خطر مهمی برای سلامت جسمی و روانی دختران به حساب می آید و تقریبا 8 درصد از کل ناراحتی ها و یا اختلالات تغذیه ای کلینیکی را به خود اختصاص می دهد (کولینس،2005؛ به نقل از عسگری و همکاران،1389). نوبخت و دژکام (2000) طی یک بررسی نشان دادند که 16/24 درصد از دانش آموزان مورد بررسی، در معرض ابتلا به اختلالات خوردن هستند. پژوهش ها نشان می دهد که اختلالات خوردن با مجموعه ای از نگرش های ناکارآمد (انگل،2006؛ به نقل از عسگری و همکاران) و آشفتگی تصویر بدنی همراه است (جانسن و همکاران، 2005؛ تاشن،کافیر و همکاران،2001 ؛ به نقل از عسگری و همکاران، 1388)دامنه گسترده ای از مطالعات نشان می دهد که نارضایتی از شکل و اندازه بدن یک نگرانی رایج برای نوجوانان و بزرگسالان جوان می باشد. زنان بیش از مردان از تصویر بدنی منفی رنج می برند و بیشتر دچار بی اشتهایی روانی و اختلال خوردن می شوند (رسولی،1388). تقریبا 60 درصد زنان و 30 درصد مردان نیاز برای تغییر شکل و اندازه بدن را اظهار نموده اند (ریکاردلی و مک کابی،2001). در تحقیق دیگر صفوی و همکاران (1388) به بررسی تصویر دهنی از جسم و ارتباط آن را با اختلالات خوردن در دانشجویان دختر دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز پرداختند. محققان در این مطالعه چهارصد دانشجوی دختری که به روش تصادفی – طبقه ای انتخاب شده بودند مورد بررسی قرار دادند. نتایج تحلیل آماری نشان داد که اکثریت دانشجویان (87%) تصویر ذهنی از جسم منفی خود داشتند، همچنین ، 4/78 % از دانشجویان فاقد اختلال خوردن و 5/21 % دارای اختلال خوردن و براساس پرسشنامه تشخیصی اختلال خوردن، 8/1% بی اشتهایی عصبی و 8/7 % پراشتهایی عصبی داشتند و اختلال خوردن ارتباط آماری معنی داری با وضعیت اشتغال پدر و شاخص توده بدنی داشت. بنابراین نتایج نشان می دهد فراوانی اختلال خوردن تقریبا مشابه جوامع دیگر بوده و اکثریت افراد با تصویر ذهنی از جسم منفی دارای اختلال خوردن بوده، هرچند از لحاظ آماری بین تصویر ذهنی از جسم و اختلال خوردن ارتباط معنی داری وجود نداشت. متغیر های فیزیولوژیکی (مانند شاخص توده بدنی)، روانی (مانند درونی سازی لاغری) و اجتماعی فرهنگی (مانند اذیت و آزار مرتبط با وزن) در زنان میانسال همانند زنان جوان با نارضایتی بدنی و اختلالات خوردن مرتبط می باشد. هم چنین دو فاکتور اضافی به نام وضعیت یائسگی و اضطراب پیری در زنان میانسال اختلالات خوردن و نارضایتی بدنی را پیش بینی می نماید.(اسلیوس و همکاران،2011) همان طور که پیش بینی می شود به وسیله تئوری شی سازی، خودشی انگاری و دیده بانی عادتی بدن به صورت مثبتی با نارضایتی بدنی هم بسته می باشد. هارد و کلارک حمایت تجربی را به یافته های پیشین که بیان می نمود که بین خودشی انگاری و نارضایتی بدنی در زنان مسن یک رابطه وجود دارد می افزاید (هارد،2000؛ کلارک،2001). تحلیل مسیر نشان داد که درونی سازی لاغری و خودشی انگاری یکدیگر را پیش بینی می کنند و هر کدام به تنهایی نارضایتی بدنی را پیش بینی می نمایند که در نهایت اختلال خوردن را پیش بینی می نمایند (لوین و پیران،2004). مک گی و همکاران (2005) در تحقیقی به بررسی رابطه خودمعرفی کمال گرایانه، تصویر بدن و نشانه های اختلالات خوردن پرداخته است. آنها در یک مدل به بررسی خود معرفی کمال گرایانه، و دو میانجی دیگر (به عبارت دیگر ارزیابی تصویر بدنی و تخمین تصویر بدنی) پرداختند، بدین منظور شرکت کنندگان مقیاس هایی را درباره خود معرفی کمال گرایانه، عدم عملکرد تصویر بدنی، و نشانه های اختلالات خوردن تکمیل نمودند، نتایج نشان داد که تمام ابعاد خودمعرفی کمال گرایانه با نشانه های اختلال خوردن مرتبط می باشد، همچنین نتایج نشان می دهد که خود معرفی کمال گرایانه نشانه های اختلالات خوردن را در زنانی که از بدنشان ناراضی هستند پیش بینی می نماید اما در زمانی که بدنشان را دوست دارند یا احساس می کنند که مقدار کم یا هیچ تفاوتی بین بدن واقعی و ایده آل آنها وجود ندارد، پیش بینی نمی کند . وج تووکیز و همکاران (2012) به بررسی ریسک فاکتور ها در نارضایتی بدنی در یک مطالعه کلی یکساله در دختران نوجوان پرداختند، این مطالعه میزان تاثیر 5 ریسک فاکتور (اذیت و آزار مرتبط با وزن، درونی سازی لاغری، شاخص توده بدنی، عزت نفس و کمال گرایی) به عنوان پیش بینی کننده تغییرات کمی در نارضایتی بدنی را مورد سنجش قرار می دهد، در ابتدا 393 دختر 10 و 11 ساله پرسشنامه هایی را درباره قد و وزن کامل نمودند، یک سال بعد 316 شرکت کننده با نارضایتی بدنی مجدداً مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج نشان می دهد که عزت نفس همراه با شاخص توده بدنی ریسک فاکتورهایی بوده تا دختران را در گروه هایی با ریسک بالا یا پایین برای نارضایتی بدنی طبقه بندی کنند، همچنین اذیت و آزار مرتبط با وزن، درونی سازی لاغری و کمال گرایی به عنوان ریسک فاکتورها مشخص شدند. این نتایج نشان می دهد که عزت نفس، شاخص توده بدنی متغیرهای مرتبطی برای کمک به مشخص سازی دختران نوجوان در معرض خطر برای نارضایتی بدنی بالا می باشد. بل، لاوتون و دیتمار (2007) در تحقیقی تاثیر مدل های لاغری در ویدئو موزیک را بر نارضایتی از بدن در دختران 19-16 ساله بررسی کردند. در این مطالعه ابتدا آزمودنی ها مقیاس های عاطفه مثبت و منفی تصور بدنی و حرمت خود را کامل کردند، سپس آنها را به تماشای ویدئو موزیک ها مشغول کردند، بعد از آن تصویر بدنی ارزیابی شد، آنها به این نتیجه رسیدند که دختران بعد از تماشای ویدئو، نارضایتی بدنی بیشتری نشان دادند، حرمت خود را در این رابطه واسطه مهمی نبود. در تحقیقی که توسط کولی (2013) انجام شد سطوح نارضایتی بدنی و تفاوت های جنسیتی در سو گیری توجه به سمت بدن ایده ال بررسی گردید، آنها به بررسی سو گیری توجه در 39 مرد و 41 زن با نا رضایتی بدنی بالا و پایین به سمت بدن های ماهیچه ای مردانه و بدن های لاغر زنانه پرداختند. یک ابزار سنجش تماس چشمی، فراوانی خیره شدن را در هنگام خیره شدن اعضا به عکس های بدن های لاغر، نرمال، ماهیچه ای ، و چاق در جنسیت مشابه اندازه گیری می نمود. نتایج نشان دهنده سو گیری توجه بیشتر و طولانی تری به سمت بدن های ماهیچه ای در مردان با نارضایتی بدنی بالا و سو گیری به سمت بدن های لاغر در زنان با نارضایتی بدنی بالا می باشد، همچنین مردان و زنان با نارضایتی بدنی بالا بدن های ماهیچه ای و لاغر را بیشتر از زنان و مردان با نارضایتی بدنی پایین جذاب ارزیابی می نمودند. اگرچه مردان به بدن ماهیچه ای و زنان به بدن لاغر توجه می کنند هر دو آنها یک سو گیری توجهی به سمت تیپ بدنی که جذاب ارزیابی می کنند نشان می دهد. این یافته ها شواهد غیرمستقیمی برای توزیع رابطه بین نارضایتی بدنی و تئوری مقایسه اجتماعی و سو گیری توجه فراهم می کند. بلوئر و همکاران(2003) در تحقیقی با هدف بررسی رابطه بین فشارهای اجتماعی فرهنگی برای لاغری و نارضایتی بدنی به بررسی رابطه بین فشارهای اجتماعی – فرهنگی برای لاغری، درون سازی لاغری ایده آل، مقایسه های اجتماعی، شاخص توده بدنی و نارضایتی بدنی در دختران جوان پرداختند، بدین منظور 153 دختر 10-13 ساله مقیاس های ارزیابی فشارهای اجتماعی – فرهنگی برای لاغری، غرقه سازی رسانه ای، نارضایتی بدنی، مقیاس های اجتماعی و درون سازی لاغری ایده ال را تکمیل نمودند، براساس نتایج فشارهای ادراک شده برای لاغری که به وسیله رسانه ها ارسال می شود با واسطه گری های درونی سازی لاغری، نارضایتی بدنی را پیش بینی می نماید. همچنین رابطه میان درون سازی لاغری ایده آل و نارضایتی بدنی عمدتا تحت تاثیر مقیاس های اجتماعی قرار می گیرد، شاخص توده بدنی نیز به صورت مستقیم با نارضایتی بدنی مرتبط می باشد. آدلارد در تحقیقی (2006) به بررسی رابطه بین نارضایتی بدنی دختران با مادرانشان در یک دبیرستان پرداخت. یافته ها هیچ رابطه معناداری میان نارضایتی بدنی مادران و دختران نشان ندادند اما در میان دختران و مادرانشان رابطه مثبتی بین نارضایتی بدنی و شاخص توده بدنی مشاهده شد. بنابراین براساس نتایج نارضایتی بدنی مادران، نارضایتی بدنی دختران و نگرش ها و رفتارهای آسیب زای مرتبط با خوردن را تحت تاثیر قرار نمی دهد اما براساس نتایج سطوح بالاتر اختلالات خوردن با سطوح بالاتر BMI مرتبط می باشد، به صورتی که دختران با شاخص توده بدنی بالاتر تمایل به ادراک خودشان به صورت سنگین وزن و نشان دادن خوردن آسیب دیده دارند. وامستاد و ویل کاکس (2010) در تحقیقی با هدف پیش بینی تغییرات رضایت از ظاهر بدن و عملکرد بدن در بزرگسالان میانسال و پیرتر به بررسی 1839 بزرگسال با میانگین سنی 69 سال پرداختند. شرکت کنندگان در یک برنامه تغییر رفتار فعالیت فیزیکی شرکت کردند و همزمان با تحلیل رگرسیون به بررسی پیش بین های تغییرات در رضایت عملکرد فیزیکی و رضایت از ظاهر بدن پرداخته شد. براساس نتایج، پیشرفت زیاد در رضایت عملکرد فیزیکی با جوان تر بودن و سفید بودن نرخ پایه سلامتی بهتر، کاهش بیشتری در شاخص توده بدنی و افزایش بیشتر در فعالیت های فیزیکی و پیشرفت زیادی در رضایت از ظاهر فیزیکی با سفید بودن، بدست آوردن یک مدرک دانشگاهی، کاهش بیشتر در شاخص توده بدنی و علائم افسردگی و افزایش بیشتر در فعالیت های فیزیکی همراه بوده است. نتیجتاً این یافته ها نشان دهنده اهمیت فعالیت های فیزیکی در بهبود رضایت بدنی در بزرگسالان میانسال و مسن می باشد. در تحقیقی که توسط نیبورز و سوبال (2007) انجام شد شیوع و میزان نارضایتی از بدن را در دانشجویان دانشگاه بررسی کردند. آنها از تفاوت بین وزن واقعی و وزن آرمانی برای اندازه گیری نارضایتی از وزن بدن و از تفاوت بین شکل واقعی و آرمانی برای اندازه گیری نارضایتی از شکل بدن استفاده کردند. در کل زنان نارضایتی بدنی بیشتری نسبت به مردان اظهار کردند. افرادی که اضافه وزن داشتند نارضایتی از وزن و شکل بدن بیشتری گزارش کردند. زنان با وزن به هنجار تمایل داشتند کمی لاغرتر شوند. زنانی که کاهش وزن داشتند و مردان با وزن بهنجار نارضایتی کمتری از بدن نشان دادند. گاوین و همکاران (2010) به بررسی نقش میانجی گری نارضایتی بدنی در رابطه با چاقی و افسردگی و توجیه تفاوت این ارتباط به دلیل نقش عملکرد سالهای تحصیلی در میان نمونه ای از زنان در بازده سنی 65-40 پرداختند، بدین منظور مدلی برای تعیین رابطه بین چاقی، نارضایتی بدنی و افسردگی تدوین شد که در آن افراد بر حسب سالهای تحصیلات طبقه بندی شدند. اطلاعات با استفاده از مصاحبه تلفنی از 4543 نفر که در آن آنها قد، وزن خود را گزارش نموده و به سوالاتی برای ارزیابی افسردگی و یک آیتم تک سوالی برای سنجش نارضایتی بدنی پاسخ دادند جمع آوری گردید داده ها در این تحقیق نشان می دهد که نارضایتی بدنی رابطه بین چاقی و افسردگی می باشد، علاوه بر این چاقی و نارضایتی بدنی یک فاکتور برجسته برای افسردگی می باشد. در تحقیقی که توسط نیبورز و سوبال (2007) انجام شد شیوع و میزان نارضایتی از بدن را در دانشجویان دانشگاه بررسی کردند. آنها از تفاوت بین وزن واقعی و وزن آرمانی برای اندازه گیری نارضایتی از وزن بدن و از تفاوت بین شکل واقعی و آرمانی برای اندازه گیری نارضایتی از شکل بدن استفاده کردند. در کل زنان نارضایتی بدنی بیشتری نسبت به مردان اظهار کردند، افرادی که اضافه وزن داشتند نارضایتی از وزن و شکل بدن بیشتری گزارش کردند، زنان با وزن به هنجار تمایل داشتند کمی لاغرتر شوند، زنانی که کاهش وزن داشتند و مردان با وزن بهنجار نارضایتی کمتری از بدن نشان دادند. فورنهام، بیچ من و اسنید (2002) در مطالعه ای تاثیر جنسیت و حرمت خود را بر نارضایتی از بدن بررسی کردند. 237 نوجوان پرسشنامه های نگرش های مربوط به بدن، دلایل ورزش کردن و شکل و اندازه بدنی آرمانی در برابر شکل و اندازه واقعی را پر کردند. همانطور که پیش بینی می شد پسران بیشتر احتمال داشت که بخواهند سنگین تر باشند، در صورتی که دختران خیلی کمی می خواستند سنگین تر باشند. فقط در دختران نارضایتی بدنی با حرمت خود همبستگی داشت. حرمت خود مردان تحت تاثیر نارضایتی بدنی قرار نمی گرفت از طرفی معلوم شد که دلایل اقتصادی برای ورزش کردن بدون توجه به نقش جنسیت با حرمت خود پایین و اختلال خوردن مرتبط است. کلسی ، هازل و وامبولدت (2005) پیش بینی کننده های نارضایتی از بدن را در دختران و پسران مبتلا به آسم مورد مطالعه قرار دادند. 63 دختر و 60 پسر 8 تا 18 سال مبتلا به آسم مقیاس هایی از نارضایتی بدنی، اضطراب، افسردگی و نشانگان آسم را پر کردند. نتیجه این بود که اضطراب، افسردگی و شاخص توده بدنی مسئول 15 تا 21 درصد واریانس نارضایتی بدنی در دختران و پسران بود. فعالیت فیزیکی 13 درصد واریانس رادر دختران و نشانگان آسم 14 درصد را در مردان پیش بینی می کرد. کیل، میچل، دیویس و کرو (2000) تحقیقی درباره افسردگی و نارضایتی از بدن در زنان مبتلا به پرخوری روانی انجام دادند. شرکت کنندگان 101 زن بودند که در یک مطالعه درمانی کنترل شده پرخوری روانی شرکت کردند و بعد از 10 سال در یک ارزیابی پیگیری شرکت کردند. یافته ها نشان داد که سطوح خط پایه افسردگی مستقل از نشانگان پرخوری روانی است که نارضایتی بدنی را پیش بینی می کند. یافته ها نشان داد که افسردگی ممکن است نسبت به نشانگان پرخوری روانی یک شاخص تشخیص بهتری برای نارضایتی بدنی باشد. ضیغمی مهدوی و مژده (1388)، در تحقیقی با هدف بررسی هم بستگی بین شاخص توده بدنی، تصویر ذهنی از جسم خود و افسردگی در یک مطالعه توصیفی- هم بستگی، به ارزیابی200 تن از مراجعه کنندگان درمانگاه بیمارستان حضرت علی علیه السلام در شهر کرج در سال 1388 که به روش نمونه گیری آسان انتخاب و مورد ارزیابی قرار گرفتند پرداختند. اطلاعات لازم با استفاده از فرم مشخصات فردی، پرسشنامه چند بعدی نگرش فرد در مورد بدن خود، پرسشنامه شکل بدن، مقیاس افسردگی مربوط به مرکز مطالعات جمعیت شناختی جمع آوری گردید. نتایج نشان داد که 5/45 % از زنانی که اضافه وزن داشتند، تصویر ذهنی از خود در 5/32 % در حد متوسط، نارضایتی بدنی در 29 درصد خفیف و افسردگی در 5/31 % خفیف تا متوسط بود. شاخص توده بدنی هم بستگی منفی معنی داری با نموده تطبیق ذهنی از خود و همبستگی مثبت معنی داری با نارضایتی از بدن و نمره افسردگی داشت. نمره افسردگی همبستگی منفی معنی داری با تصویر ذهنی از خود و همبستگی مثبت معنی داری با نارضایتی از بدن نشان داد. براساس یافته های حاصل از این تحقیق اضافه وزن و چاقی در زنان، منجر به تصویر ذهنی منفی از خود و افزایش نارضایتی از بدن و افسردگی می شود. پژوهشی توسط آزاده راحتی (1386) به منظور بررسی تاثیر آموزش مبتنی بر راه کارهای شناختی – رفتاری بر بهبود تصویر بدنی منفی نوجوانان دختر صورت گرفته است. نمونه ای با حجم 16 نفر انتخاب شدند و به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. این افراد از بین دانش آموزان دختر محصل در دبیرستان های مناطق 9، 6، 2 و 15 شهر تهران در سال تحصیلی 86-85 بودند که به وسیله پرسشنامه تصویر بدنی کش (1997) مورد سنجش قرار گرفته و دارای تصویر بدنی منفی بودند. گروه آزمایش برنامه آموزشی طراحی شده را دریافت کرد و سپس هر دو گروه به وسیله پرسشنامه تصویر بدنی مورد سنجش قرار گرفتند. نتایج نشان داد که تفاوت معناداری در تصویر بدنی گروه آزمایش و کنترل به وجود آمده است و روش آموزشی توانسته است تصویر بدنی گروه آزمایش را بهبود بخشد. در تحقیق دیگری آزاده راحتی(1383) به بررسی تحولی تصویر بدنی و رابطه آن با عزت نفس براساس مقایسه گروه های سنی نوجوانان، میانسالان، و کهنسالان در دانشگاه شاهد پرداخت. نتایج بدست آمده نشان داد که تصویر بدنی وجهی مهم از سازه حرمت خود را نیز تبیین می کند و این هم در آزمودنی های مذکر و هم مونث صادق بود. ایوان و همکاران در تحقیقی با هدف بررسی نارضایتی بدنی و نگرش های اختلال خوردن به آزمون یک مدل اجتماعی – فرهنگی در دختران 7 تا 11 سال پرداختند، بدین منظور 127 دختر 7 تا 11 ساله مقیاس های درونی سازی لاغری، نارضایتی بدنی، استفاده از رژیم، افسردگی و نگرش های اختلال خوردن را تکمیل نمودند. قد و وزن آزمودنی ها ثبت و شاخص توده بدنی محاسبه گردید. براساس نتایج، درونی سازی لاغری با واسطه گری نارضایتی بدنی، بازداری غذایی، افسردگی و اختلالات خوردن را پیش بینی نموده و همچنین قادر به پیش بینی مستقیم اختلالات خوردن می باشد. استیک (2002)، با فراتحلیلی بر مطالعات طولی به بررسی نقش نارضایتی (تصویر بدنی منفی) و دیگر ریسک فاکتورها در پیش بینی آسیب شناسی خوردن پرداخت. به صورت کلی اطلاعات تصدیق می کنند که تصویر بدنی منفی یک متغیر پیش بین برای اختلالات خوردن می باشد. همچنین استیک (2002) حمایت هایی را از مدلی که فشارهای لاغری از سمت خانواده، دوستان و رسانه ها به درون سازی لاغری زیبای ایده آل و بیش ارزیابی ظاهر به عنوان یکی از اجزای خود پنداره پیوند می دهد مرور می کند. این اجزا مولفه هایی را برای اجزای بدنی منفی قرار می دهد که در واقع احتمال سه جز اختلال خوردن را افزایش می دهد (بازداری غذایی ، پرخوری و عاطفه منفی). به طور خلاصه این تحقیقات پیشنهاد می دهند که اگر تصویر بدنی منفی جلوگیری شود احتمال وقوع آسیب شناسی خوردن کاهش می یابد. وایدرمن و پریور (1999) رابطه بین نارضایتی بدنی، افسردگی، پرخوری روانی و تفاوت های فردی در انگیزش برای لاغر شدن را در دو نمونه از زنان بزرگسال جوان مورد بررسی قرار دادند. نمونه اول شامل زنانی با تشخیص بی اشتهایی روانی یا پرخوری روانی بودند و نمونه دوم شامل زنان دانشجوی کالج بودند. شرکت کنندگان مقیاس های خود گزارشی از پرخوری روانی انگیزش برای لاغر شدن، عاطفه منفی و نارضایتی بدنی پر کردند. در سطح تک متغیری همه سازه های پیش گفته به طور معناداری با نارضایتی بدنی مرتبط بودند. در تحلیل رگرسیون چندگانه از افسردگی و پرخوری روانی برای پیش بینی نارضایتی بدنی استفاده شد، هر دو به طور جداگانه با نارضایتی بدنی مرتبط بودند. هنگامی که انگیزه برای لاغر شدن به معاملات رگرسیون اضافه شد انگیزه لاغر شدن یک پیش بینی کننده جداگانه برای نارضایتی بدنی بود در صورتی که پرخوری روانی نبود. در مطالعه ای که توسط فیترسیمون- کرفت و همکاران (2011) انجام گرفت اثر اگاهی بدنی شیء سازی شده در رابطه با بهبودی از یک اختلال خوردن بررسی شد. در جوامع غربی بدن زنان به عنوان یک شی تلقی گردیده و مورد نگاه جنسی قرار داده می شود. به عبارت دیگر آگاهی بدنی شی سازی شده در این مطالعه رابطه بین آگاهی بدنی شی سازی شده و بهبودی از اختلالات خوردن به وسیله مقایسه اجزا گروه کنترل غیر بیمار، بهبود یافته کامل، نسبتا بهبود یافته و کیس های اختلال های خوردن بررسی گردید. نتایج نشان می دهد که گروه کنترل غیر بیمار و بهبود یافته کامل سطوح پایینی از دو جزء آگاهی بدنی شی سازی شده یعنی نظارت بدنی و شرم بدنی را نشان داده و افراد نسبتاً بهبود یافته بسیار شبیه با افراد بیمار در این ساختار می باشد. سومین جزء آگاهی بدنی شی سازی شده ، عقاید کنترل در یک ساختار شبه ادراکی، خودکفایی شکلی و وزنی، در میان گروه ها متفاوت نمی باشد، بنابراین یافته ها نتایج حمایتی برای اهمیت اندازه گیری جنبه های خود شی انگاری مخصوصاً نظارت بدنی و شرم بدنی در طول دوره های اختلال خوردن فراهم می کند. تامپسون، شروف، کافری، رودریگرز (2006) تاثیرات همسالان را بر ظاهر، نارضایتی از بدن، اختلال های خوردن و حرمت خود در دختران نوجوان دارای اضافه وزن و در خطر اضافه وزن بررسی کردند. سیصد و بیست و پنج دختر نوجوان از دبیرستان فلوراید مورد ارزیابی قرار گرفتند، نود نفر از آنها معیارهای اضافه وزن را داشتند. تحلیل رگرسیون چندگانه برای تحلیل تفاوت های گروهی در همه متغیرها استفاده شد و مقدار واریانس برای متغیرهای تاثیرات مربوط به همسالان در پیش بینی نارضایتی از بدن، اختلالات خوردن و حرمت خود اندازه گیری شد. دختران دارای اضافه وزن و در خطر اضافه وزن نمره های بالاتر از متوسط در نارضایتی از بدن، رژیم غذایی، و اظهارات و اسنادهای منفی درباره ظاهر داشتند. همسالان تاثیرگذار بر تصویر بدنی شخص تنها پیش بینی کننده نارضایتی بدنی در گروه های دارای اضافه وزن و در خطر اضافه وزن بودند. عسگری و همکاران (1389) در تحقیقی با هدف مقایسه افسردگی و پرخاشگری نوجوانان با توجه به سطوح پراشتهایی روانی 300 نفر از دختران و پسران نوجو.ان شهر اهواز را به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب نمونه و میزان اضطراب، افسردگی و پرخاشگری و اختلالات تغذیه ای آنان را ارزیابی نمودند نتایج تحلیل آماری نشان داد که نوجوانان با سطح بالای پراشتهایی روانی نسبت به نوجوانان با سطح پایین پراشتهایی روانی از میزان اضطراب، افسردگی ، پرخاشگری بیشتری برخوردارند. فهرست منابع منابع فارسی امیرساسان، رامین؛ سید موسوی، معصومه؛ بررسی اختلالات تغذیهای دختران ورزشکار و غيرورزشکار دارای ترکيب بدني متفاوت(1390)، نشریه سوخت وساز بدنی، 2،1،35-49 باچر، جیمز؛ مینکا، سوزان؛ هولی، جیل(1389). آسیب شناسی روانی(جلد دوم)، ترجمه سید محمدی. تهران: نشر ارسباران حافظی، فریبا؛ حاملی نژاد، فرحناز؛ (1391). رابطه بین عشق، عاطفه منفی و سبک های دلبستگی با رضایت زناشویی در کارکنان شرکت ملی حفاری خوزستان، یافته های نو در روانشناسی،14،8، 32-45 دادستان، پریرخ؛ (1382). روانشناسی مرضی تحولی: از کودکی تا بزرگسالی. جلد اول. تهران: انتشارات سمت. ذاکر نژاد، منصوره؛ (1378). بررسی میزان شیوع اختلال تغذیه در دانشجویان دختر دانشگاه شهید چمران اهواز و رابطه آن با برخی از متغیرهای روان شناختی و جمعیت شناختی، پایان نامه کارشناسی ارشد دانشگاه اصفهان راحتی، آزاده؛ (1386). بررسی تاثیر آموزش مبتنی بر راهکارهای شناختی-رفتاری بر بهبود تصویر بدنی منفی نوجوانان دختر، پایان نامه کارشناسی ارشد روانشناسی عمومی، دانشگاه تهران. راحتی،آزاده؛ (1383). بررسی تحولی تصویر بدنی و رابطه آن با عزت نفس بر اساس مقایسه گروههای سنی نوجوانان، میانسالان و کهنسالان، پایان نامه کارشناسی روانشناسی بالینی، دانشگاه شاهد. رسولی،سمیرا السادات؛(1388)رابطه ی شخصیت و کمال گرایی با تصویر بدنی، پایان نامه کارشناسی ارشد دانشگاه اصفهان سلطانی زاده، محمد؛ ملک پور، مختار؛ نشاط دوست، حمید طاهر؛ (1387). رابطه لذت جسمانی و عاطفه مثبت و منفی در دانشجویان دانشگاه اصفهان، مطالعات روان شناختی دانشکده علوم تربیتی و روان شناسی دانشگاه الزهرا،4(1)، 35-27 شایقیان، زینب؛ وفایی، مریم؛ (1389). بررسی شاخص های روان سنجی سیاهه علائم اختلال خوردن (EDI) در دانش آموزان دختر پایه دوم دبیرستان های تهران، مطالعات روان شناختی،6 ،2، 63-55 صفوی، محبوبه؛ محمودی، محمود؛ روشندل، اعظم؛ (1388). بررسی تصویر ذهنی از جسم و ارتباط آن با اختلالات خوردن در دانشجویان دختر دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران. مجله علوم پزشکی دانشگاه آزاد اسلامی، 2 (19)، 134-129. ضیغمی محمدی، شراره؛ مژده، فاطمه؛ (1388). هم بستگی بین شاخص توده چربی، تصویر ذهنی از جسم خود و افسردگی درزنان مراجعه کننده به درمانگاه بیمارستان حضرت علی اکبر(ع) شهر کرج. فصلنامه علمی دانشکده پرستاری و مامایی دانشگاه علوم پزشکی بیرجند، 9(1)، 40-48. عبد خدایی، محمدسعید؛ مهرام، بهروز؛ ایرانلو، زهرا؛ (1390). بررسی رابطه بین ابعاد کمال گرایی و اضطراب پنهان در دانشجویان، پژوهش های روانشناسی بالینی و مشاوره، 1(1)، 58-47. عسگری، پرویز؛ حیدری،علیرضا؛ ستایش نیا، الهه؛ (1389). مقایسه ی میزان اضطراب، افسردگی و پرخاشگری نوجوانان با توجه به سطوح پر اشتهایی روانی،اندیشه و رفتار،4، 16،13-7 علیزاده صحرایی، ام هانی؛ خسروی، زهره؛ بشارت، محمدعلی؛ (1388). رابطه کارآیی خانواده با کمال گرایی مثبت در دانش آموزان شهر نوشهر، فصلنامه خانواده پژوهی، 5(17)، 21-10 قاسمی، زهرا؛ تبیین نارضایتی بدنی بر حسب متغیرهای روانی و اجتماعی(1388)، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه تهران. کریمی، منصوره؛ (1387). مقایسه رفتارهای مربوط به اختلالات خوردن در میان دانشجویان دختر ورزشکار و غیر ورزشکار دانشگاه اصفهان، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه اصفهان. گل پرور، محسن؛ کرمی، مهرانگیز؛ (1389). نقش تعدیل کننده عاطفه مثبت و منفی در پیوند میان بی عدالتی سازمانی و رفتارهای مخرب کارکنان. فصلنامه روانشناسی کاربردی، 3 (15)، 23-7. ملکیان، بها آبادی؛ محسنی ذنوری، هاشم؛ کشاورز،محسن؛ (1388). کمال گرایی و عزت نفس در نخبگان علمی، ورزشی و افراد غیر نخبه در شهر تهران، دانش و پژوهش در روان شناسی کاربردی دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان (اصفهان)، 41،147-12 مهدی بیگی سروستانی، راضیه؛ (1389). شیوع عوارض سه گانه در کارکنان زن ورزشکار و غیر ورزشکار، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه اصفهان اسماعیلی حیدر آباد، میلاد؛ اسماعیلی حیدر آباد، وحدت؛ حمایت طلب، رسول؛(1392). تاثیراضطراب اجتماعی اندام بر اختلالات خوردن،مجله علوم پزشکی دانشگاه تبریز،8(19)، 88-100 منابع انگلیسی Adlard, L., (2006). The relationship between body dissatisfaction of mother and body dissatisfaction of their adolescent daughters, Body image, 15, 4,75-100 Algars, M., Santtila, P., Varjonen, M.,Witting, K., Johansson, A., Jern. A., (2009), The adult body: How age, gender, and body mass index are related to body image, Journal of Aging and Health, 21 1112–1132 American Psychiatric Association. (1994). Diagnostic and statistical manual of disorders. 4 th edition. Washington D. C. Arison, K., The Body Electric: (2000). Thin Ideal Media and Eating Disorder in Adolescent, Journal of communication, 50, 119-143 Ashely, M., Kroon, V., Perez, M., (2008). Exploration the integration of thin-ideal internalization and self objectification in the prevention of eating disorder, 27, 734-755. Augustus-Horvath, C. L., Tylka, T. L., (2009). A test and extension of objectification theory as it predicts disordered eating: Does women's age matter? Journal of Counseling Psychology, 56 , 253–265 Bardone- Cone, AM., Wonderlich SA., Frost, RO., Bulik, CM., Mitchel, TE., Simonich, H., (2007). perfectionism and eating disorder: current statues and future direction: Clin psychology Rev 2010, 27: 384- 405 Bastiani, A. M., Rao, R., Weltzin, T., Kaye, W. H., (1995). perfectionism in anorexia nervesia. International Journal of Eating Disorder, 17, 147-152. Bearman, S. k., Prensell, E., Martinez, E., Stice, E., (2006).The Skinny on body dissatisfaction : A Longitudinal Study of adolescent girls and boys, Journal of Youth and Adolescence, 36, 229-241. Bell, B. T., Lawton, R., Dittmar, H. (2007). The impact of thin models in music videos on adolescencent girl's body dissatisfaction. Body image, 4, 137- 145. Blowers, l. C., Loxton, N. J., Grady-Flesser, M., Occipinti, S., Dawe, SH.,(2003).The relation between sociocultural pressure to be thin and body dissatisfaction in preadolescent girls, Eating Behaviors, 4, 3, 229-244 Blowers, L., Loxton, N., Grady-Flesser, Occhipint, S., Dawe, SH.,(2003). The relation between sociocultural Pressure to be thin and body dissatisfaction, Eating Behaviors, 4, 3,222-244 Boone, L., Breat, C., Vandereycken, W., Class, L., (2012). Are maladaptive scheme domains and perfectionism related to body image concerns in eating disorder patients? Eur Eat Disorder Rev, DOL: 10, 1002 Boone, L., Soenens, B., Breat, C., Perfectionism, body dissatisfaction and bulimic symptoms: The intervening role of perceived pressure to be thin and thin ideal internalization . Body image, 5, 375–380 Bruch, H., (1973). Eating disorder: obesity , anorexia nervesia and the person within Basic Book, New York. Cash, T. F., & Pruzinsky, T. (Eds.). (2002). Body image: A handbook of theory, research, and clinical practice. New York: Guilford Press. Cash, T. F., (2002). A 'negative body image" Evaluating epidemiological evidence , Body Image: A handbook of theory, research and clinical practice New York: Guilford Press. Cash, T. F., Pruzinsky, T., (2002). Body image : A handbook of theory, research and clinical practice New York: Guilford Press. Cash, T. F. Pruzinsky, T. (1990). Body images: Development, deviance, and change, Guilford Press, New York, NY. Cassin,von Ranson, Kristin, M. Stephanie, E.; Bramfield, T. D.; Fung, T. S., (2007). Psychometric properties of the Minnesota Eating Behavior Survey in Canadian university women. Canadian Journal of Behavioural Science, 39, 2, 151-159. Chen, H., Gao, Xiao., Jackson, T., (2007). Predictive models for understanding body dissatisfaction among young male and females in china, Behaviour Research and Therapy,45, 6, 1345-1356 Chen, H., Jackson, T., (2007). Prevalence and sociodemographic correlates of eating disorder endorsements among adolescents and young adults from China. Eur Eat Disord Rev 2007 Oct 25. Cho, A., Lee, J. (2013), Body dissatisfaction Levels and gender differences in attentional biases toward idealized-bodies, Body image, 10, 1, 95-102 Christina, A., Edward, C., (2007). Perfectionism and symptom of eating disturbance in female college student: Consider the role of negative affect and body dissatisfaction, Eating behavior, 8, 4, 497-503. Clinical Psychology, 70, 1040–1044 Collins, A. (2005). Statistics on eating disorders. Retrieved October 26, 2005 Cook, S. J., MacPherson, K. Langille, D. B., (2007). Far from ideal: Weight perception, weight control, and associated risky behaviour of adolescent girls in Nova Scotia Canadian Family Physician, 53. 678–684 Damon, W., Hart, D., (1982). The development of self- understanding from infancy through adolescence. Child development, 53, 841-864. Dezhkam, M., Nobakht, M., (2000).An epiodoemiological study of eating disorder in Iran. Behaviour Research and Therapy, 28, 78-265 Dunkel, T. M., Davidson, D. Qurashi, S. (2010). Body satisfaction and pressure to be thin in younger and older Muslim and non-Muslim women: The role of Western and non-Western dress preferences, Body image, 7, 56–65 Evans, E., Tovee, M., Boothroyd, L., Drewett, R.,(2013). Body dissatisfaction and disordered eating attidue in 7-to 11-year-old girls: Testing a sociacultural model, Body image, 10,1, 8-15 Fairburn, C. G., Garner, D. M., (1988). Diagnostic Criteria for anorexia nervosa and bulimia. NY. Pp: 36-65. Fitzsimmons-Craft, E. Bardone-Cone,, A. Kelly, K. (2011). Objectified body consciousness in relation to recovery from an eating disorder, 12, 4, 302–308 Fitzsimmons-Craft, E. Harney, M., Koehler, L., Danzi, L., Riddell, M., Bardone-Cone, (2012). A Explaining the relation between thin ideal internalization and body dissatisfaction among college women: The roles of social comparison and body surveillance, Body Image, 9, 1, 43-49 Forbes, G. B., Adams-Curtis, L., Jobe, R. L., White, K. B., Revak, J., Zivcic-Becirevic, I., (2005). Body dissatisfaction in college women and their mothers: Cohort effects, developmental effects, and the influences of body size, sexism, and the thin body ideal, Body Image, 9, 1, 43-49 Fredrickson , B. l., Roberts, T. A.,(1997).Objectification theory: Toward understanding womens lived experienced and mental risks, psychology of women quartery, 21, 173-206. Furnham, A., & Calnan, A., (1998). Eating disturbance, self- esteem, reason for exercising and body weight dissatisfaction in adolescent males, 6, 58-72. Furnham, A., Badmin, N., Sneada, I., (2002). Body Image dissatisfaction: gender difference in eating attitudes, self- esteem, and reasons for exercise, The journal of Psychology, 136, 581- 596. Furnham, A., Badmin, N., Sneade, I., (2002). Body image dissatisfaction: gender difference in eating attidues, self esteem, reasons for exercising and body weight dissatisfaction in adolescent males, 6, 58-72. Garner, D. M., Garfinkel, P. E., (1980). Sociocultural factors in the development of anorexia nervesia. Psychological Medicine. 10: 647- 656. Garner, D.M., Gar finkel, P. E.,(1979). The Eating Attitudes Test: an index of the symptoms of anorexia nervosa, Psychdogical Medicine, 9:273-279. Gavin, A., Ludman, E., Simon, G., (2010), The association between obesity, depression and educational attainment in women: The mediating role of body image dissatisfaction, 69, 6, 573-581 Gilbert, S. C., Crump, S. Madhere, S. Schutz, W., (2009). Internalization of the thin ideal as a predictor of body dissatisfaction and disordered eating in African, African- American, and Afro-Caribbean female college students. Journal of College Student Psychotherapy, 23. 196–211 Grippo, K. P. Hill, S. (2008). self- objectification, habitual monitoring, and body dissatisfaction in older European American women: exploring age in feminism as moderators, Eating Behaviors, 5, 2,178-182 Grippo, K. P., Hill, M. S., (2008). Self-objectification, habitual body monitoring, and body dissatisfaction in older European American women: Exploring age and feminism as moderators, Body image, 5, 173–182 Haedt-Matt, A. A., Zalta, A. K., Forbush, K. T., Keel, P. K ., (2012). Experimental evidence that changes in mood cause changes in body dissatisfaction among undergraduate women, Body Image, 9, 2, 216–220 Hamachek, D. E, (1978). Psychodynamics of normal and neurotic perfectionism, Hamachek, D. E., (1973).Psychological of normal and neurotic perfectionism, Psychology: a journal of Human Behavior, 15, 27-33. Hardit, S. K., Hannum, J. W., (2012). Attachment, the tripartite influence model, and the development of body dissatisfaction, Body Image, 9, 4, 469–475 Heinberg, L. J., Thampson, J. K., (1995). Body image and televised image of thiness and attractivness: A controlled labratory investigation, journal of social &clinical psychology , 14, 325-338. Hoek, HW., Hoeken, DR.,(2013). Rewiew of the prevalence and incidence of eating disorder. Behaviour Research and Therapy, 34, 96-383 Hofschire, L. J. , (2003). "The Media's Role in Enhancing Self-Objectification and Eating Disorders" Paper presented at the annual meeting of the International Communication Association, Marriott Hotel, San Diego, CA Online <.PDF>. 2009-05-26 Hrabosky, J. I., Grilo, C. M., (2007). Body image and eating disordered behavior in a community sample of Black and Hispanic womenEating behaviors, 8 ,106–114 Huon, G.F., (1994). Towards the prevention of dieting-induced disorders: Modifying negative food- and body-related attitude. International Journal of Eating Disorders, 16, 395–399 Ioannis Tsaousis, I. Ioannis, N. Serdaris, N. Judge, T., (2007). Do the core self-evaluations moderate the relationship between subjective well-being and physical and psychological health? Personality and Individual Differences, 42, 8, 1441–145 Ivarrsson, T., Svalander, P., Litlere, O., Nevonen, L.,(2005).Weight concerns, body image, depression and anxiety in Swedish adolescents, Behaviour Research and Therapy,7,75-161 Jackson, T., Chen, H., (2008). predicting changes in eating disorder symptoms among Chinese adolescents: a 9-month prospective study, Journal of Psychosomatic Research,64,1,87-95 Jessica, S. Benas, J, S., Brandon, E, G., (2008). Weight-related Teasing, Dysfunctional Cognitions, and Symptoms of Depression and Eating Disturbances, Cognitive Therapy and Research, 2, 2, 143-160 Johnson, C., Powers, P, S., Dick, R., (1999). Athletes and eating disorders: the national collegiate athletic association study. International Journal of Eating Disorders, 26, 179-188. Joiner, T. E., Heatherton, T. F., Rudd, M. D., Schmidt, N. B., (1997). Perfectionism, perceived weight status and bulimic symptoms: Two studies testing a diathesis-stress model journal of Abnormal Psychology, 106, 145-153. Jones, C. D., (2004). Body image among adolescents girls and boys: A longitudinal Study Development Psychology, 40, 823-835 Jones, J.M., Bennett, S. Olmsted, M.P., Lawson, M. L., Rodin, G., (2001). Disordered eating attitudes and behaviors in teenaged girls: A school-based study Canadian Medical Association Journal, 165, 547–551 Katz, W.A., (2005). An examination of the relationship between physical appearance, personality, internalization of sociocultural norms, and anxiety about aging among middle-aged White women Dissertation abstracts international, 66, 2826 Katz, W.A., (2005). An examination of the relationship between physical appearance, personality, internalization of sociocultural norms, and anxiety about aging among middle-aged White women Dissertation abstracts international, 66 , 2826 Koff, E., Rierdan, J., (1993). Advance pubertal development and eating disturbance in early adolescence girls. Journal of Adolescence Health, 14: 433- 439. lahortiga- Ramos, F., Irala-estevez, J., Cano-prous, A., Gual-Garcia, P., Martinz-Gonzalez, M., Cervera-Enguix, M., (2005). Incidence of eating disorder in navara(spain), Euro Psychiatry, 20, 85-179 Laurie, B. Mintz, L. B., Betz, N. C., (1987), Sex differences in the nature, realism, and correlates of body image, Sex Roles, 15, 3-4, 185-195 Lee, AM., Lee, S., (1996). Disorder eating and its psychosocial correlates among Chinese adolescent female in Hong Kong, Int J Eat Disord, 20. 177 Leung, F., Lam, S., Chan, I., (2001). Disordered eating attitudes and behavior among adolescent in Hong Kong, J Youth Stud, 4. 36 Levine, M., Piran, N., (2004). The role of body image in the prevention of eating disorder, Body Image, 1 , 1 , 57-70 Liechty, J. Venkatram, R. Steven, H. (2001). “Choice Menus for Mass Customization: An Experimental Approach for Analyzing Customer Demand with an Application to a Web-Based Information Service,” Journal of MarketingResearch, 38 (May), 183-196. Littleton, H.L. Ollendick, T. (2003), Negative body image and disordered eating behavior in children and adolescents: What places youth at risk and how can these problems be prevented? Clinical Child and Family Psychology Review, 6. 51–66 Lobestein, T., Frelut, M.L., (2003).Testing a model of predictors and consequences of body dissatisfaction, Body Image, 6, 1, 19-23 Low, K. G., Charanasomboon, S., Brown, C., Hiltunen, G., Long, K., Reinhalterand, K., Tones, H., (2003). Internalization of the Thin Ideal, Weight and Body Image concerns, Social Behavior and Personality, 31, 81- 90 Luo, Y., Parish, WL., Lauman, EO., (2005), A population-based study of body image concerns among urban Chinese adults,Body Image, 2, 333 Marshall, J. D., Harber, V.J., (1996). Body dissatiafaction and drive for thinness in high performance field hockey athlete. Int Journal of Sport Medicine. 17: 541- 544. Matz, P.E., Foster, G. D., Faith, M. S., Wadden, T. A., (2002) Correlates of body image dissatisfaction among overweight women seeking weight loss. Journal of Consulting and Mcgee, J. B., Hewitt, P.L., Sherry, S. B., Parkin , M., Flett. G. L., (2005). perfectinostic, self presentation, body image, and eating disorder symptoms, Body Image,2,1,20-40 McKinley, N. M., Lyon, L. A., (2008). Menopausal attitudes, objectified body consciousness, aging anxiety, and body esteem: European American women's body experiences in midlife Mclaren, L., Gauvin , L., White, D., The role of perfectionism and excessive commitment to exercise in explanning dieting restrain: Replication and extension. International Journal of Eating Disorder, 29, 307-313. McLean, S. A., Paxton, S. J., Wertheim, E. H., (2009). Factors associated with body dissatisfaction and disordered eating in women in midlife, International Journal of Eating Disorders,6, 190- 201 Midlarsky, E., Nitzburg, G., (2008). Eating disorders in middle-aged women, The Journal of General Psychology, 135, 393–407 Mousa, T.Y., Al-dami, H. A., Mashal, R. H., Jibril, A., (2010). eating disturbance among adolescent schoolgirl in Jordan , Appetite, 54, 1, 196-201 Najarian, B. Attary, YA. Zargar, Y., (1999). Building and validation and scale for measuring perfectionism, Journal of Educational and Psychology; 6(3-4): 43-59 Neighbors, L. A., Sobal, J., (2007). Prevalence and magnitude of body weight and shape dissatisfaction among university students, Eating Behaviors, Volume 8, Issue 4, 429–439 Neumark-Sztainer, D. Paxton, S. J., Hannan, P. Haines, J. Story, M. (2006), Does body satisfaction matter? Five-year longtiudinal associations between body satisfaction and health behaviors in adolescent females and males Journal of Adolescent Health, 39, 244–251 Noll, S. M., Fredrickson, B. L., (1998). A mediational model linking self-objectification, body shame, and disorder eating, Psychology of Women Quarterly, 22, 623-636 Nouri, M., Hill. G. L., (2011). Media exposure, internalization of thin ideal and body dissatisfaction: comparing Asian American and European American college females, Body Image, 8,4, 366-372 Oetzel, J., Ting-Toomey, S., (2003). Face concerns in interpersonal conflict: a cross-cultural empirical test of the face negotiation theory, Commun Res, 30. 599 Owens, l. k., Hughes, T. L., Owens- Nicholson, D., (2003). The effect of sexual orientation on body image and attidues about eating and weight, Journal of Lesbian studies, 7, 15-33. Palha, F., Lucia, M., (2003). Eating behavior and body image in athletic Review Bras Med Sport. Pidgeon, A., Harker, R., (2013). Body-focused Anxiety in Women: Associations With Internalization of the Thin-Ideal, Dieting Frequency, Body Mass Index and Media Effects, Open Journal of Medical Psychology, 17-24 Polivy, J. Herman, C.P. (2002), Causes of eating disorders, Annual Review of Psychology, 53, 187–213 Potter, PA., Perry, AG., (2009). Fundamental of Nursing. 7th Edition, MOSBY ELSEVIER, 5(27); 414, 415. Power, P. S., Johnson, C., (1996). Prevention of eating disorders among athlete. Psychiatry and Behavioral Medicine. 4(4): 364-377. Presenell, K., Bearman, S. K., Stice, E. Risk Factor for body dissatisfaction in adolescent boys and girls: A prospective Study International Journal of Eating Disorder, 36, 389-401. Presnell, K., Bearman, S. K., Stice, E. (2003). Risk factor for body dissatisfaction in adolescent boys and girls: A prospective study Department of Psychology, University of Texas at Austin. psychology: Journal of human behaviors, 15, 27-33. Prob, M.,Vandereycken, W., (1995). The body attidue test for patient with an eating disorder: psychometric characteristic of a new questionnnair. Eat Disorder: Treat Prevent, 3, 133-145. Procopio, C. A., Holm-Denoma, J. M., Gordon, K. H., Joiner, T. E., (2006). Two–three-year stability and interrelations of bulimotypic indicators and depressive and anxious symptoms in middle-aged women, The International Journal of Eating Disorders, 39, 312–319 Rachel, R., Chabrol, S., Paxton, S.,(2011). An exploration of tripartite influence model of body dissatisfaction and disordered eating among Australian and French college women, Body image, 8, 3, 208-215. Ricciardelli, L, A., McCabe, M. P., (2010). Dietary restraint and negative affect as mediators of body dissatisfaction and bulimic behaviour in adolescent girls and boys , Clinical Psychology Review, 54, 1, 196-201 Ricciardelli, L. McCabe, M., (2001). Children's body image concerns and eating disturbances: A review of the literatureClinical Psychology Review, 21. 325–344 Ricciardelli, L. A. McCabe, M. P., (2004). A biopsychosocial model of disordered eating and the pursuit of muscularity in adolescent boys. Psychological Bulletin, 130, 179–205. Rittenberry, L., (1998). Predictors of Body Shape Dissatisfaction in College-Educated African- & Euro-American Women, Journal of the American Dietetic Association, 98, 9, 74 Rittenberry, L., (1998). Predictors of Body Shape Dissatisfaction in College- Educated African & Euro- American Women. Journal of the American Dietetic Association, 98, 9, Pages A74 Rodgers, R. F., Salès, P., Chabrol, H., (2011). Psychological functioning, media pressure and body dissatisfaction among college women. Body Image, 60, 2, 89–95. Rodgers, R.F. Paxton, S. Chabrol, H., (2010). Depression as a moderator of sociocultural influences on eating disorder symptoms in adolescent females and males, Journal of Youth and Adolescence, 39, 393–402. Ruggiero, G. M., Levi, D., Ciuna, A., Sassaroli, S., (2003). Stress situation reveals an association between perfectionism and drive for thinness. International Journal of Eating Disorder, 34, 220-226. Schwartz, M. B., Brownell, K. D.,' Obesity and body image", In: Cash, T.F., Pruzinsky, T. E., (2002). Body image : A Handbook of Theory, Research and Clinical practice, The Guildford Press, New York, 200-209 Sears, L. A., (2007). Body image and behavior in NCAA division III female athletes involved in team sports in the Midwest. Ph.D. Dissertation, Ohio state university. Sedikides, C., Spenser, S., (2007). The self Psycholgy, 364 pages Share, T. L., Mintz, L. B., (2002). Differences between lesbians and heterosexual women in disordered eating and related attitudes. Journal of Homosexuality, 42, 89–106 Silva, D. A., Nahas, M. V., Nahas, V. M., De Sousa, TH. F., Del Duca, G. F., Peres, G.(2011). prevalence and associated factor with body image dissatisfaction among adult in Southern Brazil: a population -based, Body Image Study, 8, 4, 427-431 Slevec, J. H., Tiggemann, M., (2011). Predictors of body dissatisfaction and disordered eating in middle-age women, Clinical Psychology Review, 31, 4, 515-524 Slevec, j. H., Tiggment, M., (2011). Predictors of body dissatisfaction and disordered eating in middle-aged women, Clinical Psychology Review, 31, 4, 515-524 Stice, E. Bearman, S. K., (2001). Body-image and eating disturbances prospectively predict increases in depressive symptoms in adolescent girls: A growth curve analysis Developmental Psychology, 37. 597–607 Stice, E. Mazotti, L. Krebs, M. Martin, S. (1998) .Predictors of adolescent dieting behaviors: A longitudinal study. Psychology of Addictive Behaviors, 12, 195–205. Stice, E. Shaw, H. E., (2002). Role of body dissatisfaction in the onset and. maintenance of eating pathology: A synthesis of research findings, Journal of Psychosomatic Research, 53, 985–993 Stice, E., (2002), Risk and maintenance factor for eating pathology: A meta analytic review, 128, 825-848 Stice, E., Review of evidence for sociacultural Model of Bulimia Nervosa and an Exploration of the Mechanisms of Action, Clinical Psychology Review, 14, 633-661. Stice, E., Schupak- Neuberg, E., Shaw, H. E.,(1994). Relation of media exposure to eating disorder symptomatology. Journal of Abnormal Psychology, 103: 836-840. Stice, E., Whitenton, K., (2002). Risk factors for body dissatisfaction in adolescent girls: A longitudinal investigation Developmental Psychology, 38, 669–678 Striegel-Moore, R. H., Bulik, C. M., (2007). Risk Factors for Eating Disorders. American Psychologist, bythe American Psychological Association Vol. 62, No. 3, 181–198. Thekkumpurath, P., Venkateswaran, C., Kumar, M., Bennett, M. I., (2008). Screening for psychological distress in palliative care: A systematic review. Journal of Pain and Symptom Management, 36(5), 520-528 Thompson, J. K., Heinberg, L. J., (1993). Preliminary test of two hypotheses of body image disturbance. Int J of Eating Disorder. 14: 59-63 Thompson, J. K., Heinberg, L. J., Altabe, M., Tantleff-Dunn, S., (1999). Exacting beauty: Theory, assessment, and treatment of body image disturbance , American Psychological Association, Washington DC. Sex roles, 53, 281–298 Thompson, J.K., Stice, E., (2001).Thin-ideal internalization: Mounting evidence for a new risk factor for body-image disturbance and eating pathology Current directions in psychological science, 10, 181–183 Tissot, A. M., Crowther, J. H., (2008). Self-oriented and socially prescribed perfectionism : Risk factor whithin an intergrative model for bulimic symptomatology. Journal of social and clinical psychology, 27, 734-755 Umstattd, M., Ches, P., Wilcox, S., Dowda, M.,(2010). Predictors of Change in Satisfaction With Body Appearance and Body Function in Mid-Life and Older Adults: Active for life, The society of Behavioral Medicine, 5, 2, 250-262 V. Swami, D.A. Frederick, T. Aavik, L. Alcalay, J. Allik, D. Anderson, I. Zivcic-Becirevic, (2010). The attractive female body weight and female body dissatisfaction in 26 countries across 10 world regions: Results of the International Body Project I, Personality and Social Psychology Bulletin, 36, 309–325 Van Diest, A. M., Perez, M.,(2013).exploring the integration of thin- ideal internalization and self-objectification in the prevention of eating disorder, Body Image, 10, 1, 16-25 Vega Alonso, AT., Rasillo Rodriguez, MA., Lozano Alonso, JE., Rodriguez Carretero, G., Martin, MF., (2005). Eating disorder, prevalence and risk profile among secondary school student. Behaviour Research and Therapy, 40, 87-98 W Gabrenya, W., Hwang, K., (1996). Chinese social interaction, MH Bond (Ed.), The handbook of Chinese psychology, Oxford, London, 309–321 Wade, T., Tiggman, M., (2013). The role of perfectionism in body dissatisfaction, Journal of eating disorder, 1: 3. Wojtowicz, A. M., Kristin, M. V., (2012). Weighting in on risk factor for body dissatisfaction , A one year prospective study of middle -adolescent girl, Body Image, 9, 1, 20-30 Wood, K., (2013). Effects of a media intervention program on the body image and eating attitude among children, Body Image, 6, 1-6 ,

فایل های دیگر این دسته

مجوزها،گواهینامه ها و بانکهای همکار

بانک جامع پاورپوینت و فایل های دانلودی دارای نماد اعتماد الکترونیک از وزارت صنعت و همچنین دارای قرارداد پرداختهای اینترنتی با شرکتهای بزرگ به پرداخت ملت و زرین پال و آقای پرداخت میباشد که در زیـر میـتوانید مجـوزها را مشاهده کنید