حقوق غير مالي بزه ديدگان
الف) حقوق مربوط به نحوه قانونگذاري
قانون اساسي در جهت تضمين حقوق اساسي بزه ديدگان جرم، بايد مورد بازنگري و اصلاح قرار گيرد. حقوق حمايت شده توسط قانون اساسي بايستي شامل حق آگاهي از رسيدگيهاي علني دادگاه و حضور آنان، ارائه اظهارات و بيانيه به دادگاه درخصوص آزاد كردن متهم بازداشتي به قيد كفالت و اصدارحكم و قبول اقرار ]متهم[، اطلاع دهيبه بزه ديدگان درخصوص حضور و اظهار نظر در جلسات رسيدگي به آزادي مشروط، اطلاعدهي به آنان در خصوص فرار يا آزادي يا فوت محكوم يا متهم، صدور حكم اعاده وضع به حال سابق ازجانب متهم محكوم شده، رسيدگي و قضاوت بدون تأخير غير معقول، مد نظر قرار دادن امنيت بزه ديدگان در اصدار قرار آزادي متهم از بازداشت، اطلاعرساني به بزه ديدگان در مورد اين حقوق و پايفشاري در اجرا كردن اين حقوق.
قانون اساسي ايران- در فصل سوم با عنوان «حقوق ملت» ، در بندهاي 2 و 4 اصل بيست و يكم حمايت از گونههاي خاص و آسيبپذير بزهديدگان يعني زنان، زنان سالخورده و كودكان بي سرپرست را مد نظر قرار داده و دولت را موظف نموده كه حقوق زن را در تمام جهات با رعايت موازين اسلامي تضمين نمايد.
در اصل بيست و نهم نيز آمده است:«برخورداري از تأمين اجتماعي از نظر بازنشستگي، بيكري،پيري، از كارافتادگي، بي سرپرستي، در راه ماندگي، «حوادث و سوانحـ و نياز به خدمات بهداشتي و درماني و مراقبتهاي پزشكي بصورت بيمه و غيره حقي است همگاني....».
گرچه مقتن اساسي در اين اصل بصراحت از «بزه ديده يا محبي عليه يا شاكي» لفظي به ميان نياورد. و مواردي از قبيل بازنشستگي و بيكاري را مشمول برخورداري از تأمين اجتماعي دانسته است، لكن اگر بتوان «وقايع مجرمانه» را كه منجر به صدمات و جسمي و روحي و بزه ديدگي آحاد ملت ميشود، درمحدوده عبارت « سوانح و حوادث» مذكور در اصل 29 تفسير نمود، نتيجه آن خواهد شد كه قانون اساسي ايران، ارائه خدمات و حمايتهاي مالي مندرج اين اصل را براي بزهديدگان نيز مد نظر قرار داده است. از طرف ديگر، آنچه كه در نظر اول از عبارت «حوادث و سوانح» به ذهن متبادر ميشود، مواردي از قبيل سيل، زلزله، تصادفات رانندگي و .... ميباشد كه د رصورت قائل شدن به اين تفسير نيز ميتوان گفت كه قانون اساسي ايران ارائه خدمات و حمايتهاي مالي اصلي مذكور را «حداقل براي قشر خاصي از بزه ديدگان يعني بزه ديدگان تصادفات رانندگي» تجويز نموده است.
با اين وجود و علي رغم تفاسير ذكر شده، خلأ حمايت از بزده ديده (شاكي يا محبي عليه) در قانون اساسي ايران به وضوح مشهود است، گرچه در اصل سي و چهارم و سي و پنجم مقنن اساسي بنوعي «حقوق اوليه و بدوي» بزه ديدگان را مد نظر قرار داده است از آنجائيكه حقوق بزه ديده محدود به موارد مصرح در قانون اساسي ايران به وضوح مشهود است،گرچه در اصل سي و چهارم و سي و پنجم متقنن اساسي بنوعي «حقوق اوليه و بدوي»بزه ديدگان را مد نظر قرار داده است، لكن از آنجائيكه حقوق بزه ديده محدد به موارد مصرح در قانون اساسي ايران نبوده و آنچنانكه گذش
الف) حقوق مربوط به نحوه قانونگذاري
قانون اساسي در جهت تضمين حقوق اساسي بزه ديدگان جرم، بايد مورد بازنگري و اصلاح قرار گيرد. حقوق حمايت شده توسط قانون اساسي بايستي شامل حق آگاهي از رسيدگيهاي علني دادگاه و حضور آنان، ارائه اظهارات و بيانيه به دادگاه درخصوص آزاد كردن متهم بازداشتي به قيد كفالت و اصدارحكم و قبول اقرار ]متهم[، اطلاع دهيبه بزه ديدگان درخصوص حضور و اظهار نظر در جلسات رسيدگي به آزادي مشروط، اطلاعدهي به آنان در خصوص فرار يا آزادي يا فوت محكوم يا متهم، صدور حكم اعاده وضع به حال سابق ازجانب متهم محكوم شده، رسيدگي و قضاوت بدون تأخير غير معقول، مد نظر قرار دادن امنيت بزه ديدگان در اصدار قرار آزادي متهم از بازداشت، اطلاعرساني به بزه ديدگان در مورد اين حقوق و پايفشاري در اجرا كردن اين حقوق.
قانون اساسي ايران- در فصل سوم با عنوان «حقوق ملت» ، در بندهاي 2 و 4 اصل بيست و يكم حمايت از گونههاي خاص و آسيبپذير بزهديدگان يعني زنان، زنان سالخورده و كودكان بي سرپرست را مد نظر قرار داده و دولت را موظف نموده كه حقوق زن را در تمام جهات با رعايت موازين اسلامي تضمين نمايد.
در اصل بيست و نهم نيز آمده است:«برخورداري از تأمين اجتماعي از نظر بازنشستگي، بيكري،پيري، از كارافتادگي، بي سرپرستي، در راه ماندگي، «حوادث و سوانحـ و نياز به خدمات بهداشتي و درماني و مراقبتهاي پزشكي بصورت بيمه و غيره حقي است همگاني....».
گرچه مقتن اساسي در اين اصل بصراحت از «بزه ديده يا محبي عليه يا شاكي» لفظي به ميان نياورد. و مواردي از قبيل بازنشستگي و بيكاري را مشمول برخورداري از تأمين اجتماعي دانسته است، لكن اگر بتوان «وقايع مجرمانه» را كه منجر به صدمات و جسمي و روحي و بزه ديدگي آحاد ملت ميشود، درمحدوده عبارت « سوانح و حوادث» مذكور در اصل 29 تفسير نمود، نتيجه آن خواهد شد كه قانون اساسي ايران، ارائه خدمات و حمايتهاي مالي مندرج اين اصل را براي بزهديدگان نيز مد نظر قرار داده است. از طرف ديگر، آنچه كه در نظر اول از عبارت «حوادث و سوانح» به ذهن متبادر ميشود، مواردي از قبيل سيل، زلزله، تصادفات رانندگي و .... ميباشد كه د رصورت قائل شدن به اين تفسير نيز ميتوان گفت كه قانون اساسي ايران ارائه خدمات و حمايتهاي مالي اصلي مذكور را «حداقل براي قشر خاصي از بزه ديدگان يعني بزه ديدگان تصادفات رانندگي» تجويز نموده است.
با اين وجود و علي رغم تفاسير ذكر شده، خلأ حمايت از بزده ديده (شاكي يا محبي عليه) در قانون اساسي ايران به وضوح مشهود است، گرچه در اصل سي و چهارم و سي و پنجم مقنن اساسي بنوعي «حقوق اوليه و بدوي» بزه ديدگان را مد نظر قرار داده است از آنجائيكه حقوق بزه ديده محدود به موارد مصرح در قانون اساسي ايران به وضوح مشهود است،گرچه در اصل سي و چهارم و سي و پنجم متقنن اساسي بنوعي «حقوق اوليه و بدوي»بزه ديدگان را مد نظر قرار داده است، لكن از آنجائيكه حقوق بزه ديده محدد به موارد مصرح در قانون اساسي ايران نبوده و آنچنانكه گذش
حقوق غير مالي بزه ديدگان
حقوق غير مالي بزه ديدگان