تحقیق آماده تعريف، عناصر و نوع حكم مستفاد از غرور
در اين مبحث قصد نگارنده برآنست كه غرور و مشتقات آن را بررسي كرده و عناصر و اركان و نوع حكمي كه از غرور مستفاد ميگردد مورد مطالعه قرار دهد. ابتدا، غرور و مشتقات آن را نزد لغوييون و سپس به تعريف آن نزد فقيهان، ميپردازيم.
- معناي لغوي غرور و بررسي مشتقات آن:
واژة «غرور» مصدر «غر» «يغر» است كه مصدر ديگر آن «غراً» «غرة» ميباشد و در لغت به معني خدعه و اطمعه بالباطل است يعني او را فريب داد و مال باطل به او خورانيد. بنابراين غر، يغر، غروراً يك فعل متعدي است و لازم نيست آن را در باب «افعال» يا «تفعيل» در همين معنا بكار ببريم. با اين وجود مانند ساير افعال براي كاربرد آن در ساير معاني ميتوان در بابهاي ديگر بكار برد بعبارتي واژه «غر» در بابهاي ديگري، معناي متناسب را خواهد داشت براي مثال، هر گاه واژة «غر» را در باب «افتعال» يا «استفعال»بكار ببريم به اين معني است كه به چيزي فريب خورد .
براي فعل «غر» مصدر ديگري نيز گفته شده است كه عبارتست از «غرارﺓ و غرﺓ» كه به معني «جهل الامور و غفل عنها » است.
واژة «غرور» و مشتقات آن در قرآن كريم نيز بكار رفته است. براي مثال خداوند متعال در قرآن ميفرمايد: «امن هذا الذي هو جند لكم ينصركم من دون الرحمن ان الكافرون الا في غرور » ترجمه: آيا آنكه سپاه و مددكار شما باشد و همه گونه شما را ياري كند جز خداي مهربان كيست؟ پس كافران به غير خدا توجه كنند آنها را فريبي بيش نيست. در اين آيه غرور در معني «فريب» بكار رفته است.
يا در آية ديگر ميفرمايد: «يا ايها الانسان ما غرك بربك الكريم » ترجمه: اي انسان چه چيزي شما را بخداي بزرگ مغرور كرده است.
پس واژة «غرور» به معني فريفتن، فريب دادن و گول زدن ميباشد. گفته شده كه واژة غرور مثل واژههاي مشهود و قعود است و همانگونه واژه شهود جمع شاهد و واژهء قعود جمع قاعد است، واژة غرور نيز جمع غار است و آن به معني اباطيل ميباشد .
«واژة غار» اسم فاعل از فعل «غر» بوده و به معني غافل و يا فريب دهنده ميباشد و اژة «مغرور» اسم مفعول از «غر» به معني فريب خورده و فريفته شده مي باشد.
اما واژة «غرر» به معاني مختلفي بكار رفته است كه دو معاني آن بيشتر كاربرد دارد. 1- غرور به معني فريب و مغرور است انا غرر منك: من فريب خوردة توام . 2- معاني ديگر «غرر» خطر است و گفته شده الغرر يعني الخطر و التعريض للهلكه: در معرض هلاكت افتادن .
يكي از مشتقات واژة «غرر» ، «غرر» «يغر» «تغريراً» ميباشد كه مصدر ديگر آن «تغرﺓ» است يعني عرضه للهلكه (در معرض نابودي قرار دادن) . مسلم است كه مقصود و منظور نگارنده «غرور» مصدر فعل «غر» بوده كه خودش متعدي است و لازم نيست تا به باب «افعال» يا «تفعيل» برده شود و از طرفي معني لغوي اين دو مصدر (غرور و تغرير) با هم فرق دارند. گفتن اين مطلب بدان جهت ميباشد كه برخي فقيهان براي استناد به غرور از واژة «تغرير» جهت مسئوليت «غار» بكار بردهاند. شيخ انصاري در باب بيع فضولي در صورت رد بيع فضولي از طرف مالك بيان ميكند: «هر گاه مشتري نسبت به فضولي بودن بيع جاهل باشد نسبت به غرامتهايي كه براي مالك پرداخته است در صورتي كه به فضولي بودن بيع جاهل باشد و در برابر آنها سودي براي مشتري عايد نشود حق مراجعه به بايع فضولي را دارد» و در تعليل آن شيخ انصاري ميفرمايند: « فان البايع مغرر للمشتري و موقع اياه في خطرات ضمان » . زيرا بايع مشتري را تغرير كرده است و او را در خطرات ضمان قرار داده است. پس كلام شيخ بيشتر با تغرير كه به معني عرضه للهلكه است، مناسبت دارد.
در اين مبحث قصد نگارنده برآنست كه غرور و مشتقات آن را بررسي كرده و عناصر و اركان و نوع حكمي كه از غرور مستفاد ميگردد مورد مطالعه قرار دهد. ابتدا، غرور و مشتقات آن را نزد لغوييون و سپس به تعريف آن نزد فقيهان، ميپردازيم.
- معناي لغوي غرور و بررسي مشتقات آن:
واژة «غرور» مصدر «غر» «يغر» است كه مصدر ديگر آن «غراً» «غرة» ميباشد و در لغت به معني خدعه و اطمعه بالباطل است يعني او را فريب داد و مال باطل به او خورانيد. بنابراين غر، يغر، غروراً يك فعل متعدي است و لازم نيست آن را در باب «افعال» يا «تفعيل» در همين معنا بكار ببريم. با اين وجود مانند ساير افعال براي كاربرد آن در ساير معاني ميتوان در بابهاي ديگر بكار برد بعبارتي واژه «غر» در بابهاي ديگري، معناي متناسب را خواهد داشت براي مثال، هر گاه واژة «غر» را در باب «افتعال» يا «استفعال»بكار ببريم به اين معني است كه به چيزي فريب خورد .
براي فعل «غر» مصدر ديگري نيز گفته شده است كه عبارتست از «غرارﺓ و غرﺓ» كه به معني «جهل الامور و غفل عنها » است.
واژة «غرور» و مشتقات آن در قرآن كريم نيز بكار رفته است. براي مثال خداوند متعال در قرآن ميفرمايد: «امن هذا الذي هو جند لكم ينصركم من دون الرحمن ان الكافرون الا في غرور » ترجمه: آيا آنكه سپاه و مددكار شما باشد و همه گونه شما را ياري كند جز خداي مهربان كيست؟ پس كافران به غير خدا توجه كنند آنها را فريبي بيش نيست. در اين آيه غرور در معني «فريب» بكار رفته است.
يا در آية ديگر ميفرمايد: «يا ايها الانسان ما غرك بربك الكريم » ترجمه: اي انسان چه چيزي شما را بخداي بزرگ مغرور كرده است.
پس واژة «غرور» به معني فريفتن، فريب دادن و گول زدن ميباشد. گفته شده كه واژة غرور مثل واژههاي مشهود و قعود است و همانگونه واژه شهود جمع شاهد و واژهء قعود جمع قاعد است، واژة غرور نيز جمع غار است و آن به معني اباطيل ميباشد .
«واژة غار» اسم فاعل از فعل «غر» بوده و به معني غافل و يا فريب دهنده ميباشد و اژة «مغرور» اسم مفعول از «غر» به معني فريب خورده و فريفته شده مي باشد.
اما واژة «غرر» به معاني مختلفي بكار رفته است كه دو معاني آن بيشتر كاربرد دارد. 1- غرور به معني فريب و مغرور است انا غرر منك: من فريب خوردة توام . 2- معاني ديگر «غرر» خطر است و گفته شده الغرر يعني الخطر و التعريض للهلكه: در معرض هلاكت افتادن .
يكي از مشتقات واژة «غرر» ، «غرر» «يغر» «تغريراً» ميباشد كه مصدر ديگر آن «تغرﺓ» است يعني عرضه للهلكه (در معرض نابودي قرار دادن) . مسلم است كه مقصود و منظور نگارنده «غرور» مصدر فعل «غر» بوده كه خودش متعدي است و لازم نيست تا به باب «افعال» يا «تفعيل» برده شود و از طرفي معني لغوي اين دو مصدر (غرور و تغرير) با هم فرق دارند. گفتن اين مطلب بدان جهت ميباشد كه برخي فقيهان براي استناد به غرور از واژة «تغرير» جهت مسئوليت «غار» بكار بردهاند. شيخ انصاري در باب بيع فضولي در صورت رد بيع فضولي از طرف مالك بيان ميكند: «هر گاه مشتري نسبت به فضولي بودن بيع جاهل باشد نسبت به غرامتهايي كه براي مالك پرداخته است در صورتي كه به فضولي بودن بيع جاهل باشد و در برابر آنها سودي براي مشتري عايد نشود حق مراجعه به بايع فضولي را دارد» و در تعليل آن شيخ انصاري ميفرمايند: « فان البايع مغرر للمشتري و موقع اياه في خطرات ضمان » . زيرا بايع مشتري را تغرير كرده است و او را در خطرات ضمان قرار داده است. پس كلام شيخ بيشتر با تغرير كه به معني عرضه للهلكه است، مناسبت دارد.
تحقیق آماده تعريف، عناصر و نوع حكم مستفاد از غرور
تحقیق آماده تعريف، عناصر و نوع حكم مستفاد از غرور