صفحه محصول - دانلود چارچوب و مباني نظري فناوری اطلاعات و تاریخچه تحول آن با فرمت word

دانلود چارچوب و مباني نظري فناوری اطلاعات و تاریخچه تحول آن با فرمت word (docx) 36 صفحه


دسته بندی : تحقیق

نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحات: 36 صفحه

قسمتی از متن Word (.docx) :

مقدمه با توجه به افزایش سرمایهگذاری سازمانها در زمینه استفاده از فناوری اطلاعات در دهههای اخیر، یکی از نگرانیهایی که وجود دارد این است که آیا هزینههای گزافی که در این راه صرف شده است، توانسته است مزایای مورد نظر مدیران سازمانها را به وجود آورد. حداقل بخشی از این دغدغه و نگرانی به موضوع پدیرش فناوری توسط کاربران مربوط میشود. متخصصان مدیریت منابع انسانی علاقهمند هستند تا عوامل مؤثر بر پذیرش فناوری توسط کاربران را درک کنند و بر اساس آن الگویی را برای کاهش مقاومت کارکنان طراحی و اجرا نمایند (دایلون، 2001). طبعاً شناسایی عوامل مؤثر بر پذرش فناوریهای جدید میتواند به مدیریت تغییر در سازمان و افزایش مقبولیت فناوری اطلاعات از سوی کاربران کمک نماید. دهها سال است که پذیرش فناوری اطلاعات توسط کاربران، مورد توجه پژوهشگران و شاغلین دستاندرکار بوده است و به نظر میرسد که نحوه تصمیمگیری کاربران جهت پذیرش فناوری اطلاعات، یکی از مهمترین چالشها در پیادهسازی طرحها و موضوعات مدیریتی آنها باشد (کینگ و هی، 2006). لازم به ذکر است عواملی که بر پذیرش فناوریهای مختلف تأثیر میگذارند بر حسب فناوری مورد نظر، کاربران مورد مطالعه و شرایط موجود متفاوت هستند. در بررسی ادبیات موضوع مشاهده میشود که نظریههای متعددی درباره پذیرش فناوریها ارائه شده است که که یکی از معروفترین آنها نظریه راجرز درباره انتشار فناوری است. البته این نظریه بحث پذیرش فناوری را در سطح جوامع بررسی میکند و درباره فرآیندهای فردی پذیرش، کمتر اظهارنظر میکند. مدلی که بتواند پذیرش فردی فناوری را بررسی کند، TAM نام دارد. TAM مخصوصاً برای مدلسازی پذیرش سیستمهای اطلاعات توسط کاربران طراحی شده است و به طور گسترده در تحقیقات کاربردی سیستمهای اطلاعات مورد استفاده قرار گرفته است (لگریس و اینگهام، 2003). مطالعات متعدد و بسیار زیادی که با استفاده مدل TAM انجام شده است، اعتبار این الگو را افزایش داده است (مون و کیم، 2001). با توجه به اعتبار بالا و کاربرد زیادی که الگوی TAM در سازمانها پیدا کرده است، در این پژوهش نیز در بررسی عوامل انسانی و سازمانی مؤثر در پذیرش فناوری اطلاعات توسط کارکنان ادارهی کل ورزش و جوانان استان آذربایجان شرقی از الگوی توسعه یافته TAM استفاده شده است. این فصل ضمن بیان مطالعات مرتبط با موضوع و پیشینهی پژوهش، با تشریح مدل پذیرش فناوری خاتمه مییابد. مفهوم فناوری اطلاعات فناوری در توسعه اقتصادی و اجتماعی همواره یک وسیله ضروری بوده و خواهد بود. امروزه بر همگان روشن است که علت اصلی کندی کشورهای در حال توسعه در پیشرفتهای اجتماعی و اقتصادی و حتی فرهنگی ناتوانی آنها در بازشناخت یا گسترش فناوری درست و بهرهگیری از آن در فعالیتهای تولیدی است. ليكن جهان در دهههاي اخير و به ويژه در پنج سال گذشته عرصهی تحولات چشمگيري بوده كه بسياري از مناسبات و معادلات پيشين را بطور اساسي دستخوش تغيير نموده است. اين تحولات كه با محوريت كاربري وسيع از فناوري اطلاعات امكانپذير شده، از كاربرد رايانه به عنوان ابزار خودكارسازي(Automation) و افزايش بهرهوري آغاز گرديده و اكنون با تكامل كاربري آن در ايجاد فضاي هم افزائي مشاركتي (Collaboration)، عملاً زندگي فردي و اجتماعي بشر را دگرگون ساخته است. به باور بسياري از صاحبنظران همانگونه که پيدايش خط و کتابت آنچنان تأثير شگرفی بر سرنوشت انسان برجاي گذاشته که مورخين را برآن داشته تا داستان زندگي بشر بر اين کره خاکي را به دوران ما قبل تاريخ و تاريخ تقسيم نمايند، ورود به فضاي مجازي حاصل از فناوري نوين اطلاعات نيز دورهی جديدي از تمدن بشري را رقم زده، به نحوي كه انقلاب عصر اطلاعات شيو ة انديشه، توليد، مصرف، تجارت، مديريت، ارتباط، جنگ و حتي دينداري و عشقورزي را دگرگون ساخته است (سادوسکای، گرینبرگ، شوارتز و همکاران، 1384، ص7). فناوري اطلاعات تركيبي از دو مفهوم فناوري و اطلاعات است. اطلاعات مفهوم گسترده اي را دربر دارد و به يكسري محتويات اشاره مي شود، در حاليكه فناوري به ابزارهايي كه براي دستكاري اين محتويات به كار ميرود، گفته مي شود. فناوري يك عنصر ضروري در تراكنشهاي پردازش اطلاعات است كه مشاهده، آگاهي و تجربه از يك رابطهي سلسله مراتبي در آن برخوردار هستند. اطلاعات منجر به پيدايش آگاهي شده، و از به وجود آمدن آگاهي زياد، تجربه حاصل ميگردد. اطلاعات از داده هايي كه ضرورتاً قابل احساس و ادراك هستند نشأت ميگيرد. هنگامي كه دادهها براي استفاده در برخي امور سودمند به دستهها و طبقههايي دستهبندي و سازماندهي مي شوند، تبديل به اطلاعات ميگردند (مک گیل، 2006). صاحبنظران عرصهی اقتصاد و مدیریت از فناوری اطلاعات به عنوان موتور محرکه در هزاره سوم یاد کردهاند (تقوا،اسماعیلزاده و محترمی 1384). تاریخچه تحول فناوری اطلاعات مبنای شکلگیری سیستمهای اطلاعاتی با مفهوم امروزی آن با اختراع کامپیوتر شروع میشود. این امر در ابتدا توسط شرکتهای سازندهی کامپیوترها شکل گرفت. تلقی این شرکتها از سیستمهای اطلاعاتی به عنوان بستر مناسبی برای توسعهی کاربرد کامپیوتر بود که از طریق آموزش و بسط مفاهیم آن در محیط مدیران به تولید و فروش بیشتر سختافزار دست یافتند. ولی این مسئله خیلی طولانی نبود و خیلی سریع سیستمهای اطلاعاتی به عنوان یک ضرورت خودنمایی کردند. این سیر تکاملی را میتوان در مقاطع زمانی زیر دستهبندی نمود: تا دهه 1960: نقش غالب سیستمهای اطلاعاتی در سازمان ساده بوده و در پردازش تراکنشها، ثبت حسابها، حسابداری و سایر پردازشهای الکترونیکی دادهها خلاصه میشد. به مرور این مفهوم توسعه یافت و مفهوم سیستمهای اطلاعاتی مدیریت ظهور نمود. تا دهه 1970: این مسئله کمکم روشن میشد که گزارشات و اطلاعات ساخت یافته و از پیش تعریف شده در سیستمهای اطلاعاتی مدیریت قابلیت ارضای بسیاری ازنیازمندیهای اطلاعاتی راهبردی و تصمیمسازی مدیریت را ندارند. لذا مفهوم سیستمهای اطلاعاتی پشتیبان تصمیمگیری متولد شد. این نقش جدید سیستمهای اطلاعاتی پیرامون تدارک اطلاعات موردی مورد نیاز برای تصمیمسازی مدیران از طریق فرآیندهای تعاملی کاربر و سیستم توسعه یافت. در دههی 1980: نقشهای سیستمهای اطلاعاتی توسعهی بیشتری یافت. در ابتدا از توسعهی سریع قابلیتهای سختافزاری و نرمافزاری و گسترش شبکههای کامپیوتری مبحث محاسبات کاربر نهایی زاده شد. در مرحلهی بعد، مبحث سیستمهای اطلاعاتی مدیریت ارشد مطرح شد که سعی داشت اطلاعات کلیدی و مورد نیاز مدیریت ارشد را به طریقی سهلالوصول و دلخواه مدیر در قالبهای مورد پسند در اختیار وی قرار دهد. در اواخر دههی 1980: مبحث سیستمهای اطلاعاتی استراتژیک بروز کرد که در دههی 90 گسترش یافت. این مفهوم بر استفاده از فناوری اطلاعات در زمینهی کسب مزیت رقابتی تمرکز داشت. در این مفهوم فناوری اطلاعات بخشی نهادینه از فرآیندها و خدمات و تولیدات سازمان به منظور تأیید سازمان در کسب مزیت رقابتی در بازار جهانی مطرح شد و گسترش یافت. اینترنت پدیدهای است که بیگمان میتوان آن را انقلابی درونی در حوزهی فناوری اطلاعات برشمرد. از اوایل دههی 80 آغاز و از اواسط دههی 1990 شایع شده و تاکنون نیز ادامه دارد. امروزه قابلیتهای اینترنت به عنوان جلوهای از فناوری اطلاعات سازمانها و کسبوکار را در معرض دگرگونیهای بنیادین قرار داده است. اینترنت، اینترانت، اکسترانت و فناوریهای مبتنی بر شبکه میباشند که ظهور الگوهای نوین کسبوکار و تجارت الکترونیک را سبب شدهاند. اکنون در هزارهی سوم، به اذعان صاحبنظران بشر وارد عرصهی جدیدی در تمدن انسانی شده است و آن چیزی نیست به جز عصر اطلاعات و ارتباطات (تقوا، اسماعیلزاده و محترمی، 1384). جدول 2-1، روند تکاملی کاربردهای IT در سازمان کسب و کار و تجارت الکترونیک: 1990 تاکنونE-Business and E- -Commerceسیستمهای پشتیبان تصمیم: دههی 1980-1970Decision Supportسیستمهای گزارش مدیریت: دههی 1970-1960Management Reportingدادهپردازی: دههی 1960-1950Data Processing سیر تکامل رویکردهای برنامهریزی فناوری اطلاعات به موازات تکامل فناوری اطلاعات و کاربردهای آن در کسبوکار، رویکردهای مدیریتی و مدلهای برنامهریزی فناوری اطلاعات نیز روندی تکاملی پیمودهاند. چه اینکه هر مرحله از رشد و گسترش فناوری اطلاعات مقتضیات سازمانی و مدیریتی جدیدی میطلبید و این به نوبهی خود مؤید ظهور رویکردهای جدیدتر به موضوع برنامهریزی فناوری اطلاعات بود. بهطور کلی روندی که در گسترش کاربردهای فناوری اطلاعات از سطوح عملیاتی به سطوح استراتژیک سازمان مشاهده میشود را میتوان در تناظر با گسترش رویکردهای برنامهریزی از سطوح عملیاتی به سطوح استراتژیک دانست. در یک تقسیمبندی روند تکامل رویکردهای برنامهریزی فناوری اطلاعات به چهار گروه رویکرد تکنولوژیک، رویکرد همسوسازی، رویکرد رقابتی و رویکرد تحول سازمانی تقسیم شده است (لی و بای، 2003). 1132840232100 -143510-3175تمرکز بر سازمان0تمرکز بر سازمان4085590-2540رویکرد تحول سازمانی0رویکرد تحول سازمانی 4618355374650-143510131445تمرکز بر رقابت0تمرکز بر رقابت324739064770رویکرد رقابتی0رویکرد رقابتی 3599180413385-143510351155تمرکز بر کسبوکار0تمرکز بر کسبوکار230441593980رویکرد همسوسازی0رویکرد همسوسازی 1380490180975رویکرد تکنولوژیک0رویکرد تکنولوژیک 2685415635-143510635تمرکز بر تکنولوژی0تمرکز بر تکنولوژی 1132205163195شکل 2-1، روند تکامل رویکردهای برنامهریزی فناوری اطلاعات الف) رویکرد تکنولوژیک: تمرکز بر کارایی برنامهریزی فناوری اطلاعات در آغاز حول کارایی و بهبود بهرهوری از مجرای مکانیزاسیون فرآیندها بود. در این دوره که بیشتر مصادف با دوران اول تکاملی کاربردهای IT در سازمان بود. دورانی که کاربرد کامپیوترها در انجام کارهای دادهپردازی در سطوح عملیاتی متمرکز بود. مجموعه فعالیتهایی مانند بررسی و انتخاب سختافزار و نرمافزار و برنامهریز نگهداری و پشتیبانی از آنها، عمده فعالیتهای یک برنامهی IT/IS بود. روند برنامهریزی در این رویکرد پایین به بالا بوده و برنامهریزی سیستمهای اطلاعاتی عمدتاً بنا به احتیاجات بخشی و در سطوح عملیاتی بنگاه صورت میگرفت لذا دید بخشینگر و عملیاتی از خصوصیات این رویکرد بود (تقوا، اسماعیلزاده و محترمی، 1384، ص: 67). ب) رویکرد همسوسازی: تمرکز بر اثربخشی در این رویکرد تکنولوژیک سازمان به دنبال افزایش کارایی و بهرهوری پیشبینی برنامهریزی سیستمهای اطلاعاتی بود که به دلیل عدم توجه به استراتژیهای سازمان این برنامهها اغلب منجر به توسعهی سیستمهای بخشی (جزیرهای) میشد. صرفاً به دنبال افزایش کارایی و بهرهوری در سطح یک واحد یا زیرمجموعهای سازمان بود. سهم این برنامهها در برنامهی استراتژیک سازمان ناچیز بود و موجب عدم یکپارچگی میان استراتژیهای کلان سازمان با استراتژیهای فناوری اطلاعات (و حتی فقدان استراتژی در حوزهی IT) میشد. 308546529210002352040273050003085465288290020186652692400342836569215استراتژیاستراتژی30416569215استراتژی کسبوکاراستراتژی کسبوکار 23615652413003428365447040زیرساختهای IT/ISزیرساختهای IT/IS42951405461100285115446405فرآیندها و ساختارفرآیندها و ساختار11226806413500 3085465194945020186652082800 شکل 2-2، رویکرد همسوسازی (هندرسون و ونکاترامن، 1994) ج) رویکرد رقابتی: تمرکز بر مزیت رقابتی اگرچه رویکرد همسوسازی در برنامهریزی فناوری اطلاعات استراتژیهای سازمانی را در نظر میگیرد، لیکن بنا بر نظر ایرل (1990)، کیفیت برنامهریزی در رویکرد مزبور شدیداً تابع کیفیت استراتژیهای فعلی کسبوکار سازمان است. از آنجا که بنیان رویکرد همسوسازی بر استراتژیها و اهداف کنونی کسبوکار نهاده شده است، به استراتژیهای کسبوکار با ماهیتی ایستا در فرآیند برنامهریزی فناوری اطلاعات نگریسته میشد. این درحالیاست که تقریباً از اوایل دههی 80 میلادی نگرش به مدیران به سمت کاربریهای IT در جهت کسب مزیت رقابتی سازمان و کسب مزیت رقابتی معطوف شد. در این نگرش، فناوری اطلاعات نه صرفاً عاملی منفعل و متأثر از استراتژیهای کسبوکار برشمرده میشد، بلکه خود عاملی مؤثر بر استراتژیهای کسبوکار به شمار میآمد. 3695065250825استراتژی IT/IS00استراتژی IT/IS351790250825استراتژی کسبوکار00استراتژی کسبوکار 11042654375150199961543307044475404330703523615204470199961520447018281652044703523615204470اثرگذاری 19996152914653695065290830زیرساختهای IT/IS00زیرساختهای IT/IS351790328930فرآیندها و ساختار 00فرآیندها و ساختار 352361563500182816553975 شکل 2-3: رویکرد رقابتی (هندرسون و ونکاترامن، 1994) د) رویکرد بازآفرینی: تمرکز بر تحول سازمانی 3067053152125محیط اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی0محیط اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی34163003194050فناوری اطلاعات و ارتباطات0فناوری اطلاعات و ارتباطاتدر حالیکه در رویکرد رقابتی تعامل استراتژیهای کسبوکار و فناوری اطلاعات به درستی مدنظر قرار گرفته اما امروزه این تعامل تنها در محدودهی استراتژیها متوقف نمیماند و از دیگر سوی محیط اجتماعی، اقتصادی و سیاسی بسیار تغییر یافته است. پیشرفتهای چشمگیر و روزافزون در زمینهی فناوری اطلاعات و ارتباطات از یک سو زیرساختها و قابلیتهای تکنولوژیکی سازمان را مستقیماً متأثر ساخته و از سوی دیگر با تأثیر بر محیطهای غیرتکنولوژیکی، سازمان را نیز به گونهای غیرمستقیم متأثر ساخته است، به گونهای که عوامل سازمان نظیر ساختار، فرهنگ، سبکهای مدیریت، مهارتها، ارتباطات سازمانی و ... همگی دستخوش تغییرات اساسی شده است (ارال و خان، 2001). 20586702876550 4315460163830304800438785برنامهریزی استراتژیک کسبوکار0برنامهریزی استراتژیک کسبوکار1171575127000 204660545974020574002266950343789028398برنامهریزی استراتژیک IT/IS0برنامهریزی استراتژیک IT/IS 36861752095501071880156845 186944077470ساختارفرآیندهافرهنگسبک مدیریت و رهبریارتباطاتارزشها و باورها0ساختارفرآیندهافرهنگسبک مدیریت و رهبریارتباطاتارزشها و باورها شکل2-4: رویکرد بازآفرینی مزایای فناوری اطلاعات امروزه اهمیت فناوری اطلاعات به منظور افزایش سرعت و دقت فعالیتهای مختلف سازمانها و در نتیجه بالا بردن بهرهوری آنها، به روشنی مشخص شده است. خصوصاً سازمانهایی که بخشهای مختلف آن در نواحی جغرافیایی پراکنده و دور از یکدیگر قرار دارند و یا مؤسساتی که موظف به انجام کارهای متنوع و متعدد هستند، بسیاری از مشکلات خود را از طریق این فناوری رفع میکنند. آنچه مسلم است، فناوری اطلاعات به منزله یک سلاح و ابزار جدید برای فعالیت در جهان معاصر محسوب میشود که عدم استفاده از آن، انزوای کشور و در نهایت حذف شدن جهانی را به دنبال دارد. فناوری اطلاعات قابلیتهای زیادی در رفع مشکلات سازمانها دارد که در زیر به برخی از آنها اشاره میشود. افزایش دقت و صحت انجام کار منظور از دقت و صحت انجام کار این است که اگر دستورالعملهای داده شده به کامپیوتر درست باشد و دادهها به طور صحیح وارد شوند، کامپیوتر هیچگاه اشتباه نمیکند. افزایش سرعت دستیابی به اطلاعات کامپیوتر قادر است میلیونها دستورالعمل را در مدتی کمتر از یک ثانیه انجام دهد. در یک جمله میتوان گفت: "فناوری اطلاعات امکان جستوجو و دستیابی سریع به اطلاعات را فراهم میآورد". افزایش قابلیت اعتماد به انجام کار توسط کامپیوتر اعتماد داریم، چون دچار احساسات، خستگی، عصبانیت نمیشود و پارتی بازی نمیکند. ذخیره حجم زیاد اطلاعات با توسعه فناوری اطلاعات و به کارگیری آن، نیاز به حمل و نگهداری حجم زیادی از کتابهای مرجع تخصص نیست. به راحتی میتوان در دیسک فشرده اطلاعات چندین کتاب و کتابخانه را ذخیره نمود. کاهش فساد اداری یکی از مزایای به کارگیری فناوری اطلاعات، افزایش شفافیت در انجام کارهاست. یعنی، بسیاری از واسطها را حذف مینماید. این دو مزیت کلیدی منجر به رفع برخی از فسادهای اداری خصوصاً در سطوح پایین میشوند. ارائهی خدمات تمام وقت نمونهای از خدمات تمام وقت، دستگاههای خودپردازی هستند که در شعب بانکها نصب است. انجام کار از راه دور در روش سنتی دانشجو برای انجام ثبت نام و انتخاب واحد باید به دانشگاه مورد نظر مراجعه نماید، ولی به کمک فناوری اطلاعات، دانشجو میتواند وارد سایت دانشگاه شده ثبت نام و انتخاب واحدش را انجام دهد. کاهش هزینههای سیستم یا سازمان سازمانی را در نظر بگیرید که در شهرهای مختلفی توزیع شده است. در روش سنتی این شرکت، نامههای اداریاش را توسط یک نامهرسان به شهرهای مختلف میرساند ولی به کمک یک برنامه دبیرخانه بدون کاغذ، بدون نیاز به یک نامه رسان میتواند نامههایشان را به شهرهای مختلف ارسال کند. مزیت دیگر این روش، این است که نامهها خیلی سریعتر از روش قبلی انتقال مییابند. رفع آلودگی هوا و ترافیک فرض کنید بخواهید قبض آب، برق، تلفن و گاز بپردازید. به کمک فناوریهای جدید میتوانید این قبیل کارها را در منزل خود انجام دهید، که ان امر موجب کاهش آلودگی هوا، ترافیک، و صرفهجویی در وقت میشود. حذف انتظار و صف زمان، مهمترین سرمایه انسانهاست که به هیچ وجه اتلاف آن قابل جبران نیست. به کارگیری فناوری اطلاعات، زمان انتظار شهروندان برای دریافت خدمات را کاهش میدهد. تجارت الکترونیک تجارت الکترونیک، به معنای انجام هر نوع معامله یا ارائه هر نوع خدمات از طریق اینترنت است. یکی از پدیدههای فناوری اطلاعات، تجارت الکترونیک است (جعفرنژادقمی و عباسنژاد ، 1387). کارکنان، مدیران و فناوری اطلاعات مانند سایر سیستمهای سختافزاری و نرمافزاری، هماهنگی و سازگاری سیستمهای اطلاعاتی با افرادی که آنها را به کار میگیرند، یک مسئاله اساسی است که نهایتاً فایده یا عدم فایده این سیستمها را تعیین میکند. به طور معمول، سه گروه انسانی در تعامل با فناوری و سیستمهای اطلاعاتی قرار گرفته و بر عملکرد و کارایی آن تأثیر میگذارند که شامل برپاکنندگان سیستمها یا طراحان، نگهدارندگان یا ادارهکنندگان سیستم و نهایتاً استفادهکنندگان از آن یا مدیران و کارکنان میباشند. «دونا حسین» معتقد است که مدیران و کارشناسان، به دلایل مختلفی در برابر بهکارگیری یک سیستم جدید یا فناوری جدید اطلاعاتی مقاومت نشان میدهند. وی نتایج مطلاعات خود را روی این دلایل در جدول 2-2 زیر خلاصه کرده است. همانطور که مشاهده میشود هرچه از مدیران ارشد به سمت کارشناسان و کارکنان عملیاتی پیش میرویم، دلایل و عوامل مؤثر بر مقاومت در برابر بهکارگیری فناوری اطلاعات و شدت آنها افزایش مییابد (قاضیزاده، 75). 3647942254635جدول 2-2: دلایل مقاومت مدیران و کارشناسان در برابر بهکارگیری فناوری جدید اطلاعاتی ردیفسطوح سازمانیدلایل مقاومتمدیران عالیمدیران میانیمدیران عملیاتیکارشناسان و کارمندان عملیاتی1از دست دادن موقعیت شغلی__×××2عدم امنیت اقتصادی___××3تغییر ارتباط بین فردی××××4تغییر در محتوای شغل_××××5تغییر در سبک تصمیمگیری×××_6از دست دادن قدرت_××_7عدم اطمینان (نا آشنایی)××××× منبع: قاضیزاده 1375 موانع بهکارگیری فناوری اطلاعات فناوریهای اطلاعاتی علیرغم قدرت بالا در پردازش اطلاعات و انعطافپذیری با محدودیتهایی نیز روبرو میباشند که نمیتوان آنها را نادیده گرفت. کلیه موانع بهکارگیری فناوری اطلاعات در پنج گروه اصلی ذیل دستهبندی شدهاند: موانع مالی و اقتصادی موانع فوق به علت ماهیت یکسان با هم مورد بررسی قرار میگیرند که عبارتند از: - هزینه بالای به خدمت گیری فناوری اطلاعات: این هزینهها شامل هزینههای اولیه راه اندازی شامل: منابع لازم جهت ایجاد زیر ساختهای لازم ارتباطی، به خدمت گیری متخصصان، سختافزار و منابع لازم جهت نگهداری و توسعه. - توجیه سرمایهگذاری در زمینه فناوری اطلاعات: فرآیند تصمیمگیری یکی از موانع به خدمتگیری و اجرای تکنولوژیهای جدید از جمله فناوری اطلاعات میباشد، چرا که محاسبه هزینههای فناوری اطلاعات فرآیندی پیچیده و زمانبر است. - سرمایهگذاری بلند مدت: هرچند که بهرهگیری از فناوری اطلاعات بسیار سودمند بوده و مزایای فراوانی دارد، ولی هزینههای اولیه آن چشمگیر بوده و منافع آن در بلند مدت محقق میشود. - عدم تخصیص بودجههای تحقیقاتی در این بخش: یکی دیگر از موانع عدم تخصیص بودجههای تحقیقاتی در این بخش است. متأسفانه آماری از نمونههای اجرا شده موفق و ناموفق در دست نیست، چرا که پروژههای فناوری اطلاعات بسیار پراکنده بوده و درصد شکست این پروژهها نیز چشمگیر میباشد (علیاحمدی، 1382). موانع حقوقی - خدشهپذیری اسناد الکترونیکی و صحت سنجی این اسناد: به دلیل عدم وجود بستر قانونی جهت تکنولوژیهای که به حل مسئله امضای الکترونیکی میپردازد، ارسال اسناد و مدارکی که در راستای کاهش کاغذ بازی از طریق رایانه و اینترنت میگردد، با چالش روبرو است. - نامشخص بودن مسئولیت ناشی از عملکرد نادرست سیستمهای مبتنی بر فناوری اطلاعات: مشکل نامشخص بودن مسئولیت ناشی از عملکرد نادرست سیستمهای مبتنی بر فناوری اطلاعات بیشتر در حوزه نرمافزار میباشد. به عنوان مثال یک شرکت پیمانکاری در آمریکا برای تعیین قیمت پیشنهادی در مناقصه از یک نرمافزار استفاده کرد، ولی بعد مشخص شد که این نرمافزار قیمت تمام شده را به اشتباه 19 میلیون دلار زیادتر محاسبه کرده است. این پیمانکار از شرکتی که نرمافزار را تهیه نموده بود، شکایت کرد، ولی دادگاه نهایتاً به نفع شرکت عرضهکننده نرمافزار حکم کرد (بختیاروند، 1384). موانع تکنولوژیکی اطلاعات - روشن نبودن دورنمای فناوری اطلاعات در کشور - گستردگی کاربردهای فناوری اطلاعات و دشوار بودن انتخاب فناوری مناسب - منظم و دقیق نبودن اطلاعات موجود و عدم به روز رسانی آنها ضعف در زیرساختها - خلأ قوانین و مقررات: نبود قوانین مناسب، به روز و مؤثر و همچنین نداشتن ضمانت اجرایی قوانین موجود را باید از موانع جدی بهکارگیری فناوری اطلاعات دانست. - ضعف در زیرساختهای ارتباطی: در بخش زیرساختهای ارتباطی کشور علیرغم آهنگ شتابناک توسعه ارتباطات در سال اخیر، متأسفانه عقب ماندگی 10 الی 20 ساله کشور در این زمینه به سادگی و به سرعت قابل جبران نیست (یو، لی و قاقنون، 2009). - ضعف در زیرساختهای علمی: توسعه فناوری اطلاعات در هر جامعهای به صورت مستقیم به توان نهادهای علم در آن شامل دانشگاهها، مراکز تحقیقاتی، نشریات علمی، شبکهها و خوشههای پژوهشی و... بستگی دارد. موانع فرهنگی - عدم اعتقاد و باور مدیران به سودمندی فناوری اطلاعات - عدم آشنایی عوامل درگیر در سازمان با ساختار و عملکرد فناوری اطلاعات - مقاومت فردی و سازمانی در برابر استقرار سیستمهای مبتنی بر فناوری اطلاعات (تنکاسی و چسمور، 2003). ارتباط میان سازمانها و فناوری اطلاعات آیا فناوری اطلاعات میتواند سازمانها را «مسطحتر» نموده و از ردههای آن بکاهد؟ آیا به یاری این تکنولوژی میتوان از شمار مدیران میانی و کارمندان کاست؟ آیا سازمان میتواند با بهکارگیری فناوری اطلاعات به تمرکز زدایی پرداخته و اختیار تصمیمگیری را تا پایینترین رده سازمان برساند و از این راه استعدادهای میلیونها نفر از کارکنان را برای نوآوری آزاد کند. اینها پارهای از پرسشهای مهم مدیریت امروز است. فناوری پیشرفته اطلاعات موجب شعلهور شدن آتش این گفتگوها گردیده است، زیرا پارهای از کارشناسان بر این عقیدهاند که فناوری اطلاعات، سازمانها را «بی ریخت و پاشتر» و ماشینی خواهد نمود. هیچکس نمیتواند تأثیر مثبت فناوری اطلاعات را بر کارائی و اثربخشی سازمانها نادیده بگیرد، ولی از سوی دیگر دانشمندان علوم اجتماعی و رفتاری که سالیان درازی است سازمانها را زیر نظر داشته و بررسی کردهاند، استدلال مینمایند که چنین وضعی در گذشته پیش نیامده و در آینده نیز به جز نمونههای نادر و استثنائی رخ نخواهد داد. بنابراین، فناوری اطلاعات برای سازمانها چه خواهند کرد؟ روابط میان دانش فنی اطلاعات و سازمان، امری پیچیده و بحث در مورد آن جدالانگیز است (سیمپسون و دنسریو، 2007). پیوند دوسویه فناوری اطلاعات و سازمانها تأثیری دوسویه بر همدیگر دارند. نظامهای اطلاعات بایستی با سازمانها همراه شوند تا بتوانند اطلاعات مورد نیاز گروهی خاص از اعضاء سازمان را فراهم کنند. از سوی دیگر سازمان نیز باید از تأثیر اطلاعات آگاه بوده و درهای خود را بر روی آن بگشاید تا از امتیازهای دانش فنی نوین بهرهمند گردد. فناوری اطلاعات بر سازمان اثر میگذارد و در طراحی این تکنولوژی باید نیازهای سازمان را در نظر داشت. 7201644038750047428154000497232654000500 1771015316230ساختار سازمانروشها و استانداردهاسیاستهافرهنگمحیط سازمانتصمیمگیریهای مدیریتیساختار سازمانروشها و استانداردهاسیاستهافرهنگمحیط سازمانتصمیمگیریهای مدیریتی 40855902540سازمانسازمان4742815109791572326510979159461526670فناوری اطلاعاتفناوری اطلاعات 7232651949450 شکل2-5: پیوند دوسویه فناوری اطلاعات و سازمان (لاودن، 1389) چگونگی تأثیر سازمان بر فناوری اطلاعات سازمان از راه تصمیمگیریهای مدیران و کارکنان بر فناوری اطلاعات تأثیر میگذارد. مدیران در گزینش و طراحی فناوری اطلاعات و کاربرد آنها تصمیمگیری میکنند. بررسی و تصویب بودجه نیز با مدیران است. در بررسی این مطلب چهار پرسش به ما کمک میکنند: سازمانها فناوری اطلاعات را چگونه به کار گرفتهاند؟ نقش سازمانی فناوری اطلاعات چه تغییری یافته است؟ ادارهکنندگان فناوری اطلاعات چه کسانی هستند؟ به چه دلیل سازمانها فناوری اطلاعات را میپذیرند؟ پاسخ به پرسشهای فوق بدین شرح میباشند: تصمیمگیری در زمینه نقش فناوری اطلاعات؟ فناوری اطلاعات از سیستمهای رده عملیات دهه 1950 که برای انجام کارهای مقدماتی، همچون صدور و اداره چکها، طراحی شده بودند پا به میدان گذاشتند. در سالهای پایانی دهه 1960 فناوری اطلاعات برای پیگیری و پایش عملیات و در دهه 1970 برای برنامهریزی و الگوسازی بهکار گرفته شدند. در دهه 1980 سازمان اطلاعات را در ردیف منابع راهبردی همچون سرمایه و نیروی کار به حساب آورد. از آغاز دهه 1990 نظامهای اطلاعات در آفرینش و پخش دانش و اطلاعات در سراسر سازمان و دادهها به همه کارکنان به کمک شبکههای گسترده فعال شدهاند. همزمان با پیدایش دگرگونیها در کاربری نظام اطلاعات، فناوری و ابزار این نظامها هم دگرگون شده و گسترش یافتهاند. دستگاههای انفرادی و دور از هم «محاسبات الکترونیکی» دهه 1950 به شبکههای گسترده 1990 تبدیل شدهاند. اینک سازمانها به شدت به فناوری اطلاعات پیوند یافته و حتی یک آن نمیتوانند بدون آنها به حیات خود ادامه دهند (ارلینگتون، 2008). چه کسی خدمات فناوری اطلاعات را تولید میکند؟ دومین نقطه اثرگذاری سازمان بر نظام اطلاعات تصمیمگیری درباره طراحی، ساخت و بهرهبرداری از فناوری است. دانش فنی رایانهها نیز همچون دیگر فناوریها، از جمله خودروسازی میباشد. برای استفاده از خودروها نیاز به بزرگراهها، تعمیرکاران، ایستگاههای سوخت رسانی، کارشناسان اطلاع رسانی و بسیاری از گروههای پشتیبانی دیگر میباشند. فناوری اطلاعات نیز از سه بخش مجزا به وجود میآیند؛ نخست واحد سازمانی عهدهدار وظیفه با عنوان «واحد فناوری اطلاعات». دوم کارشناس فناوری اطلاعات همچون برنامهنویسان، تحلیلگران، سرپرستان و مدیران فناوری اطلاعات. بخش سوم فناوری اطلاعات، خود دانش فنی سختافزاری و نرمافزاری میباشد. تصمیمگیری در زمینه علت برپا نمودن فناوری اطلاعات مدیران زمینه پذیرش منطقی و همگانی فناوری اطلاعات در سازمان به وجود میآورند. کارائی رایانهها در سازمان بستگی فراوانی به چگونگی تصمیمگیری مدیران دارد. پاسخ به پرسش «چرا سازمان فناوری اطلاعات را برگزیده است؟» در آغاز ساده به نظر میرسد؛ سازمانها برای کارائی بیشتر، صرفهجویی در منابع ارزشمند و کاهش هزینهها، به این کار دست زدهاند. شاید چنین مواردی در گذشته پاسخ به این سؤال بوده است، ولی اکنون با همه اهمیت آنها، تنها دلایل روی آوردن به فناوری اطلاعات نمیباشند(لوسچر و لویس، 2008). امروزه نیز در برپایی فناوری اطلاعات انتظار افزایش کارائی و بهرهوری مطرح است، ولی کار به جایی رسیده که بدون این فناوری، ادامه کسب و کار ناشدنی است. برای تصمیمگیریهای سنجیده، برآوردن خواستههای رو به افزایش مشتریان، هماهنگی گروههای جدا از هم در سازمان، همراهی با مقررات گوناگون دولتی و پایش بهتر منابع مالی و انسانی، ناچار به برقراری فناوری اطلاعات در سازمانها هستیم. بنابراین میبینند که پاسخ به پرسش چرا به فناوری اطلاعات رو میآوریم، بسیار پیچیده است. هدف پارهای از سازمانها نوآوری است و آن را امتیاز رقابتی خود میدانند. حتی در این راه به بازده مستقیم هزینه در فناوری اطلاعات نمیاندیشند. در برخی موارد دیگر نیز دگرگونی در مقررات دولتی و اجتماعی، عملکرد رقبا و گسترش هزینههای عملیاتی روی آوردن به فناوری اطلاعات را ضروری و توجیه مینمایند(لاودن، 1389). چگونگی تأثیر فناوری اطلاعات بر سازمان فناوری اطلاعات چگونه بر سازمان اثر میگذارند؟ برای پاسخ دادن به این پرسش بایستی دستهای از پژوهشها و نظریهها را بررسی کنیم. - نظریههای اقتصادی: بنا به نظریه اقتصاد خرد، شمار مدیران میانی و کارکنان دفتری نیز در نتیجه کاربرد فناوری اطلاعات کاهش مییابد. - نظریه هزینه داد و ستد: فناوری اطلاعات میتواند با فراهم آوردن راه آسان بهرهگیری از پیمانکاران از برون سازمانی به جای بهکار بردن منابع درونی، از هزینههای داد و ستد بکاهد(چوادری، ونگ، وو و همکاران، 2006). - نظریههای رفتاری: در حالیکه فناوری اطلاعات برای بالا بردن ارزشها و منافع سازمانی بهکار گرفته میشود، خود نیز از سازمان تأثیر میپذیرد. آنچه اثر فناوری در سازمان به حساب میآید، نتیجه برنامهریزی خواسته و آگاهانه طراحان نظام میباشد(یی، جکسون، پارک و همکاران، 2006). - نظریههای تصمیمگیری و پایش (کنترل): بر پایه این نظریه، فناوری اطلاعات با کاستن از هزینه گردآوری و پخش گسترده اطلاعات، میتواند ساختار خشک سازمان را دگرگون نماید. - نظریه جامعه شناختی، پایداری شیوهها: نظریه جامعه شناختی بر تواناییهای انسانها و سازمان در مهار تأثیر نظامها تأکید دارد. سازمان آن دسته از دانش فنی را میپذیرد که مناسب با منافع و قدرت زیر مجموعهها، بخشها و مدیران باشد. گزینش برقراری قدرت متمرکز و یا غیرمتمرکز در دست سازمان است. - نظریه فرا صنعتی: بنابر این نظریه، گذار به جامعه صنعتی، با خود دگرگونیهایی بنیادین در سازمان را به همراه میآورد: اختیار به جای تکیه بر سمت سازمانی، بر مبنای دنش و میل به پیشرفت استوار میگردد، شکل سازمان مسطحتر میشود زیرا کارکنان فرهیخته خود مختارند و تصمیمگیری غیرمتمرکز افزایش مییابد، زیرا این کار در سایه افزایش و گسترش اطلاعات در سازمان شدنی است. - نظریه فرهنگی، فناوری اطلاعات و فرضهای بنیادین: فناوری اطلاعات میتواند به تهدید یا پشتیبانی از فرهنگ سازمان بپردازد. - نظریه سیاسی، فناوری اطلاعات منبعی سیاسی: فناوری اطلاعات اسیر درگیریهای سازمان میشود، زیرا یکی از مهمترین منابع سازمان یعنی فناوری اطلاعات را در اختیار دارد(هورنونگ و روسوا، 2007). تأثیر فناوری اطلاعات بر ابعاد سازمانی فناوری اطلاعات و تمرکز بر مبنای مطالعات کلاسیک و سنتی مدیریت راهبردی به تمرکز راهبردی به تمرکز تصمیمگیری تمایل بیشتری دارند. از این رو، در مدیریت سنتی دو وظیفه اصلی مدیریت، یعنی برنامهریزی و کنترل راهبردی همواره به صورت متمرکز اعمال میشده است. اما در حال حاضر شاید دوران حیات این بینش سپری شده باشد، زیرا گردش اطلاعات و ارتباطات و فناوری آن به توان مدیران راهبردی میافزاید و آنان را در اداره و مدیریت ساختار نامتمرکز یاری میدهد. البته هنوز هم عدهای از محققان و کارشناسان معتقدند توانمندی فناوری اطلاعات و ارتباطات و گردش سریع، دقیق و روزآمد اطلاعات، برقراری ارتباط سازمانی مدیران راهبردی را به تمرکز بیشتر در تصمیمگیری و برنامهریزی و کنترل ترغیب و تشویق میکنند که نتیجه آن تمرکز ساختاری است. این گروه از دانشمندان برای تأیید نظریات خود دلایل زیر را مطرح میکنند: 1- تنوع و گوناگونی فناوری اطلاعات 2- سلسله مراتب ساختار گزارش دهی به مدیریت 3- ماهیت وظایف و ساختار سازمانی فناوری اطلاعات و عدم تمرکز محققان و کارشناسان علم مدیریت در دهه 50 و 60 معتقد بودند که فناوری اطلاعات سبب تمرکز ساختاری میشود، اما در دهه 70 و 80 این نظریه ارزش خود را از دست داد، زیرا فناوری اطلاعات و ارتباطات سبب شد که مدیران و کارکنان اجرایی بتوانن به کمک اطلاعات و گردش آن در سازمان نسبت به اتخاذ تصمیمات و برنامهریزی شخصاً اقدام کنند و از این طریق به خودکفایی و خوداتکایی در برنامهریزی، اجرا و کنترل دست یابند. هنگامی که به تجربه ثابت شد هرچقدر به گردش اطلاعات و برقراری ارتباطات در هرم سازمانی سرعت بیشتری بخشیده شود، هزینههای اجرایی کاهش مییابد و مدیریت در اتخاذ تصمیمات روزمره و کوتاه مدت توانمندتر میشوند، عدم تمرکز ساختاری به صورت الگویی قابل اجرا مورد پذیرش مدیران راهبردی و کارشناسان و مشاوران علم مدیریت قرار گرفت(اسچالبی، 2010). فناوری اطلاعات و پیچیدگی پیچیدگی شامل ابعاد مختلفی است، اثرات فناوری اطلاعات بر هر یک از این ابعاد متفاوت میباشد، بنابر عقیده دفت، در مورد تفکیک افقی، کاربرد فناوری اطلاعات پیچیده بدین معناست که کارکنان باید بسیار آموزش دیده و حرفهای باشند تا بتوانند با این سیستم کار کنند و آن را حفظ نمایند(دفت، 1384). برخلاف دیدگاه دفت، توربن و همکاران معتقدند که فناوری اطلاعات منجر به کاهش افراد متخصص در سازمان میشود. زیرا فناوری اطلاعات سبب میشود کارکنان سطوح پایینتر برای انجام شغلهای بالاتر توسط استفاده از سیستمهای خبره توانایی لازم را بهدست آورند. بهکارگیری فناوری اطلاعات در سطح فردی موجب یکی شدن و حذف شغلها که از دیگر ابعاد پیچیدگی است، میگردد. افزایش استقلال کارکنان دفتری نیز در نتیجه بهکارگیری IT است. ایجاد واحدهای خاص از دیگر ابعاد پیچیدگی است که در نتیجه بهکارگیری IT در سازمان ایجاد میشود، برای مثال میتوان از واحد فناوری اطلاعات، بخش پشتیبانی تصمیم و سیستمهای خبره نام برد که قادرند اثرات فراوانی بر ساختار سازمانی داشته باشند. مخصوصاً هنگامیکه توسط مدیریت عالی سازمان هدایت میشوند(صدقیانی، 1377). لویت و وایسلر در مورد تأثیر IT بر تفکیک عمودی پیشبینی کرده بودند که IT قدرت تصمیمگیری مدیران ارشد را افزایش میدهد و موجب حذف بسیاری از مدیران میانی میگردد. بنابراین اگر تأثیر فناوری اطلاعات بر پیچیدگی به طور کلی مورد بررسی قرار گیرد، تکنولوژی اطلاعات، پیچیدگی سازمان را بنا بر نظر گروهی افزایش میدهد. طرفداران افزایش پیچیدگی، بهکارگیری تکنولوژی اطلاعات را باعث انجام تخصصیتر فعالیتها میدانند و از اینرو به نظر آنها زمینه افزایش واحدهای تخصصی ایجاد میشود(فریمن، گومز، فرنک، 1995). در مقابل، طرفداران کاهش پیچیدگی بعد از بهکارگیری تکنولوژی معتقدند که این تکنولوژی به خاطر ظرفیت وسیع در پردازش و جمعآوری اطلاعات، نیاز به تقسیم بیشتر وظایف و تشکیل واحدهای تخصصی بیشتر را مرتفع مینماید(برسنهان، برینجلفسون و هیت، 2002). با تحول و پیشرفت شگرف در فناوریهای اطلاعاتی میتوان پیشبینی نمود آینده نزدیک هیچ عاملی همانند فناوری اطلاعات قادر به تغییر و دگرگونی طرح سازمانها نبوده و کشف و تحلیل شکل و ماهیت رابطه تغییرات تکنولوژیکی فناوریهای اطلاعات و طرح سازمانی از دغدههای مهم مدیران سازمانها در آینده خواهد بود. فناوری اطلاعات و رسمیت در رابطه با رسمیت نیز، گروهی معتقد به افزایش رسمیت بعد از بهکارگیری تکنولوژی اطلاعات هستند و دلیل آن را در افزایش ارتباطات کتبی و کاهش ارتباطات شفاهی و چهره به چهره میدانند. گروهی نیز رسمیت کمتر را پیشبینی میکنند و آن ناشی از گرایش سازمان به عدم تمرکز میگردانند. فناوری اطلاعات و ساختارهای نوین سازمانی یکی از جنبههای مهم سازمانی این است که بخشهای یک سازمان با یکدیگر و نیز با سازمانهای دیگر ارتباط برقرار کنند. بدیهی است که با استفاده از ارتباطات عمودی میتوان فعالیتهای مدیران رده بالا و رده پایین سازمان را هماهنگ کرد، ولی برای هماهنگ نمودن فعالیتهای دوایر مستقر در هر سطح سازمان از ارتباطات افقی استفاده میشود، پیشرفت در تکنولوژی اطلاعات نیاز به مدیران میانی و نیروهای ستادی را کاهش داده است که در نتیجه از سطوح سازمانی (در هرم سازمانی) کاسته است. در برخی از سازمانها، مثل شرکت مایکروسافت و شرکت مشاوره آندرسن، کارکنان رده پایین میتوانند به صورت مستقیم و با استفاده از الکترونیکی با مدیران ارشد ارتباط برقرار کنند. همچنین با استفاده از تکنولوژی اطلاعات میتوان بین دوایر هر سطح از سازمان رابطه محکمتر برقرار نمود و برای تغییر دادن ساختار سازمانی و تبدیل کردن آن به سازمان افقی این ارتباط نقش مهمی ایفا میکند. برای ایجاد هماهنگی هیچ نیازی به این نیست که واحدها از نظر فیزیکی به هم نزدیک باشند. تیمهای کارکنان متعلق به دوایر و بخشهای مختلف میتوانند از طریق ارتباطات الکترونیکی با هم ارتباط برقرار نمایند و همکاری کنند(دویت و جونز، 2001). فناوری اطلاعات و نظام بخشی به سازمان عقاید و نظریات بیان شده در مورد بیان شده در مورد نقش و تأثیرات فناوری اطلاعات در ساختار سازمانی بر این فرضیه استوار بوده است که سازمان دارای روابط ایستا، موسسه مستقلی است که در محیطی بسته فعالیت میکند و ارتباطات آن پیشبینی پذیر و منظم است، اما از سالهای آخر دهه 90 این نظریه مطرح است که سازمان پویا و دارای ارتباطات باز است و با محیط خود کنش و واکنش متقابل دارد، چنانچه در زمینه عرضه و تقاضا به منزله دریافت کننده و ارائه دهنده خدمات و کالاها با سایر سازمانها و محیط عملکردی خود در ارتباط نزدیک است و عوامل تأثیرگذار آن خارج از کنترل مدیریت است. بنابراین در صورتی که رقبای تجاری نسبت به تجهیز و سرمایهگذاری فناوری اطلاعات و ارتباطات خود اقدام کنند و برای سرمایهگذاری ایجاد سازمانهای مجازی یا تجارت الکترونیکی قدم بردارند تبعیت از این راهبرد فناوری، برای ادامه حیات سازمان رقیب امری ضروری است. از طرف دیگر هر سازمانی به تولید اطلاعاتی اقدام میکند که کاربرد آن محدود به سازمان نیست بلکه مورد نیاز سایر واحدها نیز است. مانند سازمان هواشناسی، سازمانهای کشاورزی و خدمات بهداشتی، پزشکی و تحقیقاتی و غیره. از این رو نیاز به زیربنا سازی و طراحی ارتباطات صحیح بین سازمانها اثربخشی این سیاست را افزایش میدهد و سرمایهگذاری را منطق میبخشد. رشد فزاینده اینترنت و فناوری پیشرفته اطلاعات و ارتباطات مانند انتقال صوت و تصویر و دادههای رقمی در شاهراههای ارتباطی محدودیتهای ساختار ایستای سازمان را به ساختاری پویا تغییر داده است که این خود یکی از نتایج اثرگذاری فناوری اطلاعات و ارتباطات در ساختار سازمانی است(لادون و لادون، 1996). منابع فارسی ال دفت، ریچارد. (1384). " تئوری و طراحی سازمان". ترجمه: علی پارسائیان و سیدمحمد اعرابی، تهران: دفتر پژوهشهای فرهنگی. ال دفت، ریچارد. (1388). "مبانی و تئوری و طراحی سازمان (چاپ سوم)". ترجمه: علی پارسائیان و محمد اعرابی، تهران: دفتر پژوهشهای فرهنگی. ابزری، مهدی؛ اعتباریان، اکبر و صالحظهرابیاصل، علی. (1386). "تاثیر فنآوری اطلاعات بر بهبود عملکرد سازمانی در صدا و سیمای مرکز کهگیلویه و بویراحمد با استفاده از الگوی کارت امتیازی متوازن". مجلهی دانشکدهی علوم اداری و اقتصاد دانشگاه اصفهان، سال نوزدهم، شمارهی 2، صص: 104-70. اژهای، جواد؛ امانیساریبگلو، جواد؛ خضریآذر، هیمن؛ غلامی، محمدتقی. (1391)."نقش واسطهاي باورهاي شناختي در ارتباط بين عوامل فردي و سازماني با پذيرش فناوري اطلاعات". مجلهی علوم رفتاري، دورهی 6، شمارهی 1، بهار، صص: 9-1. اسکوئیان، معصومه. (1391). "بررسی عوامل درون سازمانی مؤثر بر کارآفرینی سازمانی". کنفرانس ملی کارآفرینی و مدیریت کسب و کارهای دانشبنیان، آبان، صص 19-1. الهی، شعبان؛ عبدی، بهنام و داناییفرد، حسن. (1389). "پذیرش دولت الکترونیک در ایران: تبیین نقش متغیرهاي فردي، سازمانی و اجتماعی مطرح در پذیرش فناوري". چشمانداز مدیریت دولتی، شمارهی 1، بهار، صص: 67-41. بختیاروند، مصطفی. (1384). "اعتبار قانونی امضاهای الکترونیکی". دومین کنفرانس بینالمللی فناوری اطلاعات و دانش خرداد. بدریآذرین، یعقوب. (1385). " بررسی وضعیت ورزش ژیمناستیک در ایران با رویکرد تدوین نظام جامع توسعه منابع انسانی در ورزش ژیمناستیک ایران". رساله دکترای دانشگاه تهران، ص: الف. برزهكار، حسین؛ صفدري، رضا؛ اشراقيان، محمدرضا و درگاهی، حسین. (1392)."مطالعهی عوامل سازماني مؤثر در بهكارگيري فناوري اطلاعات توسط مديران مياني بيمارستانهاي دانشگاه علوم پزشكي تهران". مجلهی دانشكدهی پيراپزشكي دانشگاه علوم پزشكي تهران (پیاورد سلامت)، دورهی 7، شمارهی 2، خرداد و تیر، صص: 132-123. تقوا، محمدرضا؛ اسماعیلزاده، هادی و محترمی، امیر. (1384). "برنامهریزی استراتژیک فناوری اطلاعات؛ به سوی رویکردهای اقتضایی". مدیریت، مطالعات مدیریت صنعتی، تابستان، شمارهی 9، صص: 72-57. جعفرنژاد قمی، عینالله؛ عباس نژاد، رمضان. (1387). "مبانی فناوری اطلاعات". علوم رایانه، پاییز 87، چاپ اول، صص 14-17. خسرویزاده، اسفندیار. (1387). " مطالعه طراحی برنامه استراتژیک کمیته ملی المپیک جمهوری اسلامی ایران". رساله دکترای دانشگاه تهران. ص : الف. رابینز، استیفنپی. (1389). "مبانی مدیریت (چاپ نهم)". ترجمه: سید محمد اعرابی، محمدعلی رفیعی و بهروز اسراری ارشاد. تهران: دفتر پژوهشهای فرهنگی. ریاضی، عبدالمجید. (1386). "نظام جامع فناوری اطلاعات کشور (سند راهبردی)". طرح تدوین طرح جامع فناوری اطلاعات کشور، صص:56-1. زرگر، محمود. (1383). "اصول و مفاهیم فن‌آوری اطلاعات (چاپ دوم)". انتشارات تهران، صص: 448-1. سادوسکای، جورج؛ دمپزی، جیمز؛ گرینبرگ، آلن؛ جیمک، باربارا و شوارتز، آلن. (1384). "راهنمای امنیت فناوری اطلاعات". ترجمه: مهدی میردامادی، زهرا شجاعی و محمدجواد صمدی، تهران: شورای عالی اطلاع رسانی. سیدجوادین، سیدرضا، یزدانی، شمسی. (1384). "بررسی عوامل مؤثر بر قصد استفاده مشتریان از خدمات بانکداری اینترنتی" (مطالعه موردی بانک سامان)، صص 145- 162. شجاعی، محمدرضا؛ پاشاییسورکالی، زهرا. (1390). "برنامهریزی راهبردی فناوری اطلاعات و ارتباطات استان مازندران". فصلنامهی علمی و پژوهشی پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران، دورهی 27، شمارهی 1، پاییز ، صص: 121-92. شریفی، اصغر؛ اسلامیه، فاطمه. (1387). "بررسي رابطهي ميان يادگيري سازماني و بهكارگيري فناوريهاي ارتباطات و اطلاعات در دانشگاه آزاد اسلامي واحد گرمسار در سال تحصیلی 87-86". فصلنامه رهيافتي نو در مديريت آموزشي، سال اول، شماره دوم، زمستان، دانشگاه آزاد اسلامي واحد مرودشت، صص: 22-1. شیخشعاعی، فاطمه؛ علومی، طاهره. (1386). "بررسي عوامل مؤثر بر پذيرش فناوري اطلاعات توسط كتابداران كتابخانههاي دانشكدههاي فني دانشگاههاي دولتي شهر تهران". كتابداری و اطلاعرساني، جلد 10، شمارهی 3، پیاپی 39، پاییز، صص: 34-9. صدقیانی، ابراهیم. (1377). "سازمان و مدیریت بیمارستان (چاپ اول)". تهران: جهان رایانه. صفدري، رضا؛ درگاهي، حسین؛ اشراقيان، محمدرضا و برزهکار، حسین. (1390)." بررسي عوامل انساني مؤثر در بهكارگيري فناوري اطلاعات توسط مديران مياني دانشگاه علوم پزشكي تهران". مجلهی دانشكدهی پيراپزشكي دانشگاه علوم پزشكي تهران (پياورد سلامت)، دورهی 5، شمارهی 1، بهار ، صص: 31-24. عبدوی، فاطمه؛ گودرزی، محمود؛ فراهانی، ابوالفضل و اسدی، حسن. (1390). "طراحي و تبيين مدل راهبردي فناوري اطلالاعات و ارتباطات (ICT) در سازمان تربيتبدني جمهوري اسلامي ايران". مدیریت ورزشی، شمارهی 9، تابستان، صص" 65-45. عسکری، احمدرضا. (1390). "رابطهي عوامل سازماني ادارات تربيتبدني استان اصفهان با استراتژي مديريت دانش". مبارکه دانشگاه آزاد اسلامی واحد مبارکه، ششمین همایش ملی دانشجویان تربیتبدنی و علوم ورزشی ایران، 24 تا 25 آذر، صص: 10-1. علی احمدی، علیرضا. (1382). "فناوری اطلاعات و کاربردهای آن، تهران: انتشارات تولید دانش. علیدوستی، سیروس؛ مشایخی، علینقی. (1388). "بررسی عوامل موفقیت و عدم موفقیت کاربرد فناوری اطلاعات در سازمانهای دولتی استانهای صنعتی ایران". دوماهنامهی علمی - پژوهشی دانشگاه شاهد، سال شانزدهم، دورهی جدید، شمارهی 38، صص: 170-151. فانی، علیاصغر؛ مصلح، عبدالمجید. (1385). "عوامل مدیریتی و ساختاری مؤثر بر کاربری فناوری اطلاعات در سازمانهای دولتی استان بوشهر”. فصلنامهی مدیریت علوم انسانی، دورهی 1، شمارهی 3، صص: 180-157. فرجی، جواد. (1390). "فناوری اطلاعات و بهرهوری سازمانها سلسلهمراتبی نامحسوس و اما کارا". توسعهی مدیریت، شمارهی 86، خرداد، صص: 49-.44 قاضیزاده فرد، سید ضیاءالدین (1375). "طراحی و تبیین الگوی بررسی و تحلیل موانع انسانی در استقرار و بهکارگیری سیستمهای اطلاعات مدیریت". پایاننامه دکتری، دانشکده مدیریت دانشگاه تهران. قربانیزاده، وجهالله، بهرامزاده، محمدمهدی. (1387). "عوامل مژثر بر پدیرش خدمات الکترونیک شهرداری تهران". پنجمین کنفرانس بینالمللی مدیریت فناوری اطلاعات و ارتباطات، بهمن 1387، صص 782-770. کاوسی، اسماعیل؛ هاشمی، محمود؛ اسلانپناه، مهدی و سرفرازی، مهرزاد. (1386). "بررسي بهكارگيري تكنولوژي اطلاعات و نقش آن در افزايش بهرهوري سازماني، مطالعه موردي: سازمان بيمهی خدمات درماني استان فارس". مجموعه مقالات پنجمین کنفرانس بینالمللی مدیریت. کیوی، ریمون و کامپنهود. (1384). "روش تحقیق در علوم اجتماعی". ترجمه عبدالحسین میکگهر، تهران، نشر توتیا. لاودن، کنسی؛ لاودن، جینپی. (1389). "سیستمهای اطلاعات مدیریت". ترجمه: مجتبی حسینی و اکبر مصطفوی، تهران: فدک ایساتیس. محمدي، علی؛ امیری، یاسر. (1392). "شناسايي و تبيين عوامل مؤثر بر پذيرش نوآوري فناوري اطلاعات در سازمانهاي دولتي با رويكرد مدليابي معادلات ساختاري". مدیریت فناوری اطلاعات، دورهی 5، شمارهی 4، زمستان، صص: 218-195. مشایخی، علینقی؛ فرهنگی، علیاکبر؛ مؤمنی، منصور و علیدوستی، سیروس. (1384). "بررسی عوامل کلیدی مؤثر بر کاربرد فناوری اطلاعات در سازمانهای دولتی ایران: کاربرد روش دلفی". فصلنامهی مدرس علوم انسانی، ویژهنامهی مدیریت، دورهی 9، شمارهی 4، پیاپی42، پاییز، صص: 231-190. مقیمی، محمد. (1385). "سازمان و مدیریت: رویکردی پژوهشی (چاپ چهارم)". تهران: انتشارات ترمه. ناخدا مریم. (1384). "بررسی عوامل فردی مؤثر بر کاربرد فناوری اطلاعات توسط کتابداران کتابخانههای دانشگاه تهران". پایاننامه کارشناسی ارشد دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران. هنری، حبیب. (1382). "طراحی و تبیین نظام اطلاعاتی و سیستم بهرهوری منابع انسانی در سازمان تربیتبدنی و فدراسیونهای ورزشی منتخب و کمیته می المپیک". رساله دکتری دانشگاه تربیت مدرس. ص : الف. یعقوبی، نورمحمد؛ شاکری، رویا. (1387). "مقایسه تحلیلی مدلهای پذیرش فناوری با تأکید بر پذیرش بانکداری اینترنتی". فصلنامه علوم مدیریت ایران، سال سوم، شمارهی 11، پاییز، صص: 44-21. منابع انگلیسی Ajzen I. (1991). “The theory of planned behavior”, Organizational behavior and human decision processes; 50(2), Pp: 179-211. Akkermans. Vanderhorest, H. (2002). “Manging IT in frastructure standardistion in the networked manufacturing firm international”, Journal of production economies. Vol. 75, Issue 1-2. PP: 213-228. Aladwani AM. (2002). “Organizational actions, computer attitudes, and end-user satisfaction in public organizations: An empirical study”, Human factors in information systems; P: 153. Al-Gahtani S. King M. (1999). “Attitudes, satisfaction and usage: factors contributing to each in the acceptance of information technology”, Behaviour & Information Technology; 18(4); Pp: 97-277. Al-Gahtani S. (2004). “Computer technology acceptance success factors in Saudi Arabia: an exploratory study”, Journal of Global Information Technology Management; 7(1); Pp: 5-29. Alquraini H. Alhashem A. Shah M. Chowdhury R. (2007). “Factors influencing nurses attitudes towards the use of computerized health information systems in Kuwaiti hospitals”, Jurnal ao Advanced Nursing; 57 (4); Pp: 375-381. Anandarajan M. Simmers C. Igbaria M. Business SJsUEKHSO. (2002). “Factors influencing web access behavior in the workplace: a structural equation approach: Idea Group Publishing. Arlington V. (2008). “World Information Technology and Service Alliance”, The global information economy. Armenakis A. Bernerth J. Pitts J. Walker H. (2007). “Organizational Change Recipients Beliefs Scale: Development of an Assessment Instrument. The Journal of applied behavioral science, 43(4), P: 481. Armitage C. Conner M. (2001). “Efficacy of the theory of planned behavior: A meta-analytic review”. British Journal of Social Psychology. 40(4); PP: 99-471. Bartunek J. Rousseau D. Rudolph J. Depalma J. (2006). “On the receiving end: Sensemaking, emotion, and assessments of an organizashinal change initiated by others. The Journal of applied behavioral science; 42(2); P:182. Belleau BD. Summers TA. (2007). “Theory of Reasoned Action”, Clothing and Textiles Research Journal; 25(3); P: 244. Benamati J. (2008). “Decision support systems unfrastructure: The root problems of the management of changing IT”. Decision Support Systems; 45(4); Pp: 833-44. Bloodgood JM. Salisburi W. (2001). “Understanding the influence of organizational change startegies on information technology and knowledge management strategies”. Decision support system; 31(1); PP: 55-69. Bouwman H. Van De Wijngaert L.Van Den Hooff B & Van Dijk J. (2005). “Information and communication technology in organizations: adoption, implementation, use and effects”. Canada: Sage Publications Ltd; Pp: 18-36. Bresnahan TF. Brynjolfsson E. Hitt LM. (2002). “Information Technology, Workplace Organization, and the Demand for Skilled Labor: Firm-Level Evidence”, Ouarterly Journal of Economics; 117(1); Pp: 76-339. Callen JL. Braithwaite J. Westbrook JI. (2007). “Caltures in hospitals and their influence on attitudes to, and satisfaction with, the use of clinical information systems”, Social Science & Medicine; 65(3); Pp: 9-635. Chang, J. Ch (2007). “ Information technology organization structure and new product development”, The mediating effect of cross – functional team interaction, engineering management, IEEE, transaction; Vol.54; PP: 687-698. Camy, Jean. Leigh, Rabinson (2007). “Managing Olympic sport organization”. Human Kinetics, first Ed. PP: 37-44. Chau PYK. Hu PJ. (2002). “Examining a model of information technology acceptance by individual professionals: An exploratory study”, Journal of Management Information Systems. 18(4); PP: 191-229. Chaudhry B. Wang J. Wu S. Maglione M. Mojica W. Roth E, et al. (2006). “Systematic review: impact of health information technology on quality, efficiency, and costs of medical care”, Annals of internal medicine; 144(10); P: 742. Chiasson MW. Lovato CY. (2001). “Factors influencing the formation of a users perceptions and use of a DSS software innovation”. ACM SIGMIS Database. 32(3); PP: 16-35. Davis FD. (1986). “A technology acceptance model for empirically testing new wnd user information systems”: Theory and results (Doctoral Thesis). Massachusetts: Sloan School of Management. Davis, F D. Bagozzi, R. P. and Warshaw, p R. (1989). “User Acceptance of Computer Technology”: A Comparison of Two Theoretical Models, Management Seience; 35(8); Pp: 982-1003. Dewett T. Jones GR. (2001). “The role of information technology in the organization: a review model, and assessment”, Journal of Management; 27(3); P:313. Dillon A. (2010). “User Acceptance of Information Technology”, Indiana University. Eral, M,J. Khan, B. (2001). “E-commerce is changing the face of IT”, MIT Solan Management Review, Fall; Pp: 64-72. Freeman P. Gomez-Dantes O. Frenk J. (1995), “Health systems in an era of globalization: challenges and opportunities for North America: a conference summary: Institute of Medicine. Gargallo-Castel. Ana F. Galve-Górriz, Carmen. (2012), “A Firm-level investigation of the complementarity between information and communication technologies and organizational resources”, International Conference on Leadership, Technology and Innovation Management, Procedia - Social and Behavioral Sciences, 41; Pp: 51 – 58. Gregory BT. Harris SG. Armenakis AA. Shook CI. (2009). “Organizational culture and effectiveness: A study of values, attitudes, and organizational outcomes”, Journal of Business Research; 62(7); Pp: 9-673. Harrison AW. Rainer Jr RK. (1992). “The influences of individual differences on skill in end-user computing”. Journal of Management Information Systems. PP: 93-111. Henderson, J,C. Venkatraman, N. (1994). “Strategic alignment: a model for organization transformation via information”, Information Technology and the Corporation of 1990s. research Studies, Oxford University Press, oxford. Holden RJ. Karsh BT. (2010). “The Technology Acceptance Model: Its past and its future in heahth care”, Journal of Biomedical Information; 43(1); Pp: 72-159. Holt D. Armenakis A. Field H. Harris S. (2007). “ Readiness for organizational change: The systematic development of a scale”, The Journal of applied behavioral science; 43(2); P: 232. Hornung S. Rousseau D. (2007). “Active on the Job Proactive in Change: How Autonomy at Work Contributes to Employee Support for Organizational Change”, The Journal of applied behavioral science; 43(4); P: 401. Igbaria M. Iivari J. (1998). “Microcomputer Utilization Patterns Among Managers and Professionals: The Case in Finland”, Journal of Computer Information Systems; 38; Pp: 28-43. Igbaria M. Zinatelli N. Cragg P. Cavaye A. (1997)." Personal Computing Acceptance Factors in Small Firms: A Structural Equation Model. Mis Quarterly. 21(3); PP: 279-305. Ivari J. Igbaria M. (1997). “Determinants of user participation: a Finnish survey”. Behaviour Information Technology. 16(2); PP: 20-111. Jimmieson N. Peach M. White K. (2008). “Utilizing the Theory of Planned Behavior to Inform Change Management: An Investigation of Employee to Support Organizational Change, The Journal of applied behavioral science; 44(2); P: 237. Jimmieson N. White K. Zajdlewicz L. (2009). Psychosocial predictors of intentions to engage in change supportive behaviors. John Skip. Benamati, Albert L. Lederer. (2009). “Decision support systems unfrastructure: The root problems of the management of changing IT”,journal homepage, www.elsevier.com 45; Pp: 833–844. Jojnson A. M. (2005). “The Technology Acceptance Model and the Decision to Invest in Information Secyrity”, Proceedings of the 2005 Southern Association of Information Systems Conference, Pp: 287-359. Kettinger WJ. Grover V. (1997). “The Use of Computer mediated Communication in an Inter organozathinal Context. Decision Sciences. 28(3); PP: 55-513. King W. He J. (2006). “A Meta analysis of the technology acceptance model”, information and management, VOL; 43; Pp: 740-755 Kujansivu P. and Lonnqvist A. (2007). “Investigating the Value and Efficiency of Intellectual Capital”, Journal of Intellectual Capital, Pp: 242-261. Kushniruk AW. Borycki E. Ebrary I. (2008). “Human, social, and organizational aspects of health information systems: Medical Information Science Reference. Larsen TJ. Sorebo AM. Sorebo O. (2009). “The role of task-technology fit as users motivation to continue information system use. Computers in Humman Behavior. 25(3); Pp: 778-84. Laudon KC. Laudon JP. (1996). “Management information system: organization and technologh: Prentice Hall. Lee, GG. Bai, R.J. (2003). “Organizational mechanism for successful IS/IT strategic planning in the digital era, Jurnal of Management Decision, 41/1; Pp: 32-42. Legris P. Ingham J & Collerette P. (2003). “Why do people use information technology?”, A critical review of the technology acceptance model, Information and Management, vol 40, NO: 3; Pp: 191-204. Lucas, C. Henry, (2000). “IT for management, 7 TH edition, NY university, USA, PH; Pp:376-398. Luscher L. Lewis M. (2008). “Organizational change and managerial sensemaking: Working through paradox”, The Academy of Management Journal (AMJ); 51(2); Pp: 40-221. Malhorta Y. Galletta DF. Editors. (2002). “Extending the technology acceptance model to account for social influence: theoretical bases and empirical validation: IEEE. Marchewka J. Liu C. Kostiwa K. (2007). “An Application of the UTAUT Model for Undertanding Student Perceptions, Using Course Management Software. Communications of the IIMA. 7(2); PP: 93-104. McGill. Terrene P. (2006). “Harnessig Intellectual Capital: A Study of Organization Knowledge Transfer”, Ph.D. Dissertation, Touro Uiversity. Melville N. Kraemer K. Gurbaxani V. (2004). Review: Information technology and organizational performance: An integrative model of IT business value. Mis Quarterly. 28(2); PP: 283-322. Moon J.W. Kim Y.G. (2001). “Extending the TAM for World Wide Web context”, information and management, vol: 38, NO: 4; Pp: 217-230.  Morris MG. Venkatesh V. (2000). “Age differences in technology adoption decisions: Implications for a changing work force. Personnel Psychology, 53(2); PP: 375-403. Ono H. Zavodny M. (1997). “Gender differences in information technology usage: a US-Japan comparison. Sociological Perspectives. 16(2); Pp: 20-111. Orr C. Allen D. Poindexter S. (2001). “The effect of individual differences on computer attitudes: An empirical study”, Journal of Organizational and End User Computing (JOEUC); 13(2); Pp: 26-39. Pan C. C. Sivo S & Brophy J. (2003). “Student attitude in a web-enhancd hybrid course: a structural equation modeling inquiry”. Juornal of Educational Media and Library Sciences. Vol, 41. NO, 2; PP: 181-194. Parboteeah DV. Parboteeah KP. (2005). “Perceived usefulness of information technology”, A cross-national model. Journal of Global Information Technology Management Vol. 8, No: 4; Pp: 129-148. Prekumar G. Bhattacherjee A. (2008). “Explaining information technology usage: A test of competing models. Omega. 36(1); PP: 64-75. Reetta Raitoharju. (2007). “Information Technology Acceptance In The Finish Social And Healthcare Sector. Exploring The Effect Of Cultural Factors. Publication of Turku School Of Economies; PP: 243-275. Ronald Ramirez. Nigel Melville. Edward Lawler.(2010). “Information technology infrastructure, organizational process redesign, and business value: An empirical analysis”, journal homepage, www.elsevier.com; Pp: 417-429 Rose G. Straub D. (2000). “Predicting general IT use: “applying TAM to the Arab world”. Juornal of Global Information Management 6; PP: 239-246. Sattam Allahawiah. Hisham Al-Mobaideen. Kafa al Nawaiseh. (2013). “The Impact of Information Technology on Knowledge Management Processes”, International Business Research; Vol. 6, No. 1, www.ccsenet.org; Pp: 235- 252 Schein EH. (2010). “Organizational culture and leadership: Jossey-Bass. Schwalbe K. (2010). Information techlology project management: Course Technology Ptr. Shih HP. (2004), “ Extended technology acceptance model of Internet utilization behavior Information & Aanagement. 41(6); Pp: 29-719. Simpson DD, Dansereau DF. (2007), “Assessing organizational functioning as a step toward innovation”, Seience &# x0026; Practice Perspectives; 3(2), Pp:20. Snyder R, Weston MJ, Fields W, Rizos A, Tedeschi C. (2006), “Computerized provider order entry system field research: The impact of contextual factors on study implementation”, International Journal of Medical Informatics, 75(10-11), Pp: 40-730. Straub D. Keil M. Brenner W. (1997). Testing the technology acceptance model across cultures: A three country study. Information & Management; 33(1); PP: 1-11. Tenkasi R. Chesmore M. (2003). “Social networks and planned organizational change: The impact of strong network ties on effective change implementation and use”, The Journal of applied behavioral science; 39(3); Pp:281 Teo TSH. Lim VKG. (1998). “Usage and perceptions of the internet: what has age got to do with it?” Cyberpsychology & Bhavior. 1(4); PP: 81-371. Tsiknakis M. Kouroubali A. (2009). “Organizational factors affecting successful adoption of innovative eHealth services: A case study employing the FITT framework”, International Journal of Medical Informatics; 78(1); Pp: 39-52. Tsoukas H. Vladimirou E. (2001). “What is organizational knowledge?”, Journal of Management studies, 38(7); Pp: 93-973 Vankatesh V. Davis F. Morris M. (2007). “Dead or alive? The development, trajectory and future of technology adoption research”. Journal of the Association for Information Systems. 8(4); PP: 86-267. Venkatesh V. Davis FD. (2000). “A theoretical extension of the technology acceptance model: Four longitudinal field studies”, Management science; Pp: 186-204. Venkatesh V. Morris MG. Davis GB & Davis FD. (2003). “User acceptance of information technology: Toward a unified view. MIS Quarterly; 27(3): 425-78. Vuorela M. Nummernmaa L. (2004). “ How undergraduate students meet a new learning environment?” Computers in Humman Behavior. 2(20); PP: 77-763. Wang BB, Wan TTH, Burke DE, Bazzoli GJ, Lin BYJ. (2005). “Factors influencing health information system adoption in American hospital”, Health Care Management Review, 30(1); P: 44. Ward R. Stervens C. Brentnall P. Briddon J. (2008). “The attitudes of health care staff to information technology: a comprehensive review of the research literature”, Health Information & Libraries Journal; 25(2); Pp: 81-97. WU Chunming. ZHAO Jing. XIA Liang. ZHU Zhen. (2008). “Impact of Internal Factors on Information Technology Adoption: An Empirical Investigation of Chinese Firms”, Tsinghua Science and Technology, Volume 13, Number 3; Pp: 318-322. Wu J. Shen W. Lin L. Greenes R. Bates D. (2008). “Testing the technology acceptance model for evaluating healthcare professionals intention to use an adverse event reporting system”, International Journal for Quality in Health Care; 20(2); P: 123. Yi MY. Jackson JD. Park JS. Probst JC. (2006). “Understanding information technology acceptance by individual professionals: toward an integrative view”, Information & Management; 43(3); Pp: 63-350. Yy P. Li H. Gagnon M. (2009). “Health IT acceptance factors in long-term care facilities: A cross-sectional survey”, International Jorunal of Medical Informatics; 78(4); Pp: 29-219.

فایل های دیگر این دسته

مجوزها،گواهینامه ها و بانکهای همکار

بانک جامع پاورپوینت و فایل های دانلودی دارای نماد اعتماد الکترونیک از وزارت صنعت و همچنین دارای قرارداد پرداختهای اینترنتی با شرکتهای بزرگ به پرداخت ملت و زرین پال و آقای پرداخت میباشد که در زیـر میـتوانید مجـوزها را مشاهده کنید